loading...

Economy Scientific Society of Shiraz Azad University

انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

بازدید : 372
شنبه 26 ارديبهشت 1399 زمان : 15:22

بانک‌ها در پایان دوره مالی کوتاه مدت (روزانه یا هفتگی) با مازاد یا کسری نقدینگی مواجه می‌شوند که باید آن را به تعادل برسانند.

اگر بانکی با کسری نقدینگی مواجه شود باید با استقراض یا وام گرفتن در صدد جبران آن برآید، از سوی دیگر برای به تعادل رساندن مازاد نقدینگی خود نیز باید اقدام به عرضه آن کنند.

بانک‌ها برای اینکه برای حل این مشکل به بانک مرکزی متوسل نشوند بازاری را به نام بازار بین‌ بانکی تشکیل داده که در آن اقدام به عرضه و تقاضای نقدینگی آن هم به صورت وام می‌کنند.

بنابراین در بازار بین بانکی، انتقال نقدینگی از موسسات مالی دارای مازاد به موسسات مالی دارای کسری وجوه است.

عمده وام‌های بین بانکی دارای سررسید یک هفته و کمتر بوده و اکثرا وام‌های یک شبه بر مبنای یک نرخ سودی است که به آن نرخ سود بین بانکی می‌گویند.

بینش کلیدی آدام اسمیت/فریدمن
بازدید : 317
چهارشنبه 23 ارديبهشت 1399 زمان : 6:27

بازدید : 400
چهارشنبه 23 ارديبهشت 1399 زمان : 6:27

بازدید : 304
يکشنبه 20 ارديبهشت 1399 زمان : 3:21

ندری عضو پژوهشکده پولی و مالی کشور با بیان اینکه ارزش ریال در برابر دلار بعد از انقلاب حدود ۲۲۸۵ برابر کمتر شده است، ادامه داد: اگر بانک مرکزی، مجلس و دولت فکری به حال افزایش نرخ تورم و سرعت فزاینده نقدینگی نکنند، کمتر از ۱۰ سال دیگر باید ۴ صفر دیگر از پول ملی خود کم کنیم.

کامران ندری عضو پژوهشکده پولی و بانکی کشور در گفتگو با بازار با بیان اینکه در شرایط فعلی اولویت اقتصاد کشور حذف چهار صفر و تغییر واحد پول ملی کشور نیست، ادامه داد: مهم‌ترین مشکلی که اقتصاد ایران را تهدید ‌می‌کند، افزایش سریع نقدینگی و بالا رفتن نرخ تورم است که به نظر ‌می‌رسد مسئولان بانکی و دولتی آن را فراموش کرده اند.

به گفته او، اگر دولت و بانک مرکزی فکری به حال تورم نکند و نقدینگی با همین سرعت روبه افزایش باشد، کمتر از ۱۰ سال دیگر باید ۴ صفر دیگر از پول ملی خود کم کنیم.

به عنوان مثال در مجارستان در فاصله ۱۱ ماه قیمت‌ها ۱۰ به توان ۲۷ برابر ‌می‌شود. طبیعی است که در چنین کشوری مسئولان ناچارند هر چند وقت یکبارواحد پولی تغییر دهند یا صفرهای پول ملی خود را کم کنند.

او با بیان اینکه ونزوئلای امروز، همانند زیمبابوی دیروز است، افزود: شاید مسئولان ونژوئلا هم فکر نمی‌کردند در ظرف چند سال شاهد فروریزی پول ملی خود به صورت تمام عیار باشند.

هر چند که شرایط تورم در ایران هنوز به بدی کشورهایی که دچار ابرتورم هستند، نیست اما ادامه سیاست‌های اشتباه ‌می‌تواند ما را در این مسیر قرار دهد و مسئولان بانک مرکزی باید توجه زیادی به این مساله بکند.

کاهش مداوم ارزش پول ملی

این کارشناس بانکی در ادامه به کاهش ارزش پول ملی اشاره کرده و گفت: هر دلار در سال‌های ابتدایی انقلاب معادل ۷۰ ریال بود اما این ارزش به حدود ۱۶۰ هزار ریال افزایش پیدا کرده است که اتفاقا بیشتر این کاهش هم در ۱۰ سال گذشته رخ داده است

ندری با اشاره به رشد ۲۸.۲ درصدی نقدینگی در سال ۹۸ تصریح کرد: اگر ما فقط با رکود مواجه بودیم رشد نقدینگی سیاستی انبساطی را باید اجرا می‌کردیم و کمک می‌کرد، اما ما در کنار رکود، دچار تورم هم هستیم و لذا حذف 4 صفر کمکی به اقتصاد نمی‌کند.

حذف ۶ صفر از معاملات کوچه بازاری

ندری هدف اصلی این تغییر را سهولت در امور حسابداری دانست و گفت: البته مردم خیلی قبل تر این تغییرات را انجام داده اند. به عنوان مثال در بازار محصولاتی همچون خودرو عملا حدود ۶ صفر از واحد پول ملی حذف شده است. به عنوان مثال در بازارهایی همچون خودرو و مسکن مردم از مدت‌ها قبل خود ۶ صفر را حذف کرده اند. به عنوان مثال خودرویی که ۱۰۰ میلیون قیمت دارد در صحبت‌های محاوره‌‌‌ای ۱۰۰ تومان اعلام ‌می‌شود.

او ادامه داد: از آنجاییکه این تغییر واحد پولی و حذف ۴ صفر قرار است ظرف مدت ۲ تا ۵ سال در کشور اجرایی شود، بار مالی سنگینی را به کشور تحمیل نخواهد کرد چرا که در شرایط عادی هم در این بازه زمانی خیلی از اسکناس‌ها قدیمی‌شده و بانک مرکزی ناچار به تعویض آنها می‌شود.

چاپ اختصاصی روی ماگ 09904534705 تماس بگیرید.
بازدید : 437
يکشنبه 20 ارديبهشت 1399 زمان : 3:21

به تعبیر اصل اولیه اقتصاد، هیچ چیزی بدون از دست دادن چیز دیگری بدست نمی‌آید. یا به تعبیر ضرب المثل انگلیسی، ناهار مجانی وجود ندارد. بنابراین، رونق بیش از اندازه بورس، نمی‌تواند بدون هزینه‌های بالقوه باشد.

۱. به استناد شواهد تاریخی معتبر مرتبط با بازارهای مالی جمع‌آوری شده در کتاب " جنون، هراس، سقوط"، بازار بورس مانند فواره آب است. در پس هر پرشی، سقوطی وجود دارد. دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. شوق خرید با هدف کسب سود، موجب افزایش قیمت می‌شود. هراس ناشی از کاهش قیمت موجب عرضه سهام و افت و سقوط پی در پی قیمت می‌شود.

اینکه در چه زمانی چنین اتفاقی امکان وقوع دارد، دقیقا قابل تعیین نیست. ولی، بالا رفتن بیش از اندازه قیمت، قطع به یقین، سقوطی هم خواهد داشت؛

۲. قانون ظروف مرتبطه می‌گوید بازارها به هم وصل‌اند. یا باید انتظار افزایش نرخ ارز و طلا و قیمت ملک را در آینده، در حد و حدود میزان بازده بورس داشت، یا اینکه این میزان رشد بورس لاجرم باید با رشدی منفی همراه شود؛

۳. حفظ گرمی‌بازار بورس مستلزم عملکرد قوی بخش واقعی اقتصاد بخصوص شرکت‌ها و صندوق‌های عرضه کننده سهام است. اگر ارزش حال میزان سودی که به هر سهم در آینده تعلق خواهد گرفت کم‌تر از قیمت خرید یا کم‌تر از میزان سود در بازارهای دیگر باشد، در این‌صورت صف‌های خرید به صف‌های فروش تبدیل خواهد شد؛

۴. اگر در سال گذشته، به‌دلیل افزایش نرخ دلار و تجدید ارزیابی دارایی‌های شرکت‌ها و همین‌طور تراز مالی قوی شرکت‌های صادراتی پتروشیمی‌و نفتی و فلزی، انتظار افزایش قیمت شاخص کل سهام می‌رفت، این انتظار با توجه به تحریم این شرکت‌ها و در نتیجه احتمال کاهش صادرات آن‌ها نمی‌رود. بنابراین، افزایش تند شاخص سهام منطقی به نظر نمی‌رسد؛

۵. یک دلیل رونق بازار بورس ترکیب نقدینگی وارد شده بر حسب شخصیت‌های حقیقی و حقوقی است. دومی‌وزن بالایی دارد و بنابراین با ورود به بازار، تنور آن را بیش‌تر گرم‌ می‌کند. مالکیت‌های تو در تو یا ضرب‌دری شرکت‌ها به علاوه‌ی قدرت مالی موسسات و شرکت‌های عمومی، نقش مهمی‌در این میان دارند. نوع مالکیت کمک می‌کند تقاضا برای سهام به‌صورت اهرمی‌(با مسامحه) ظاهر بشود. امّا، در تحلیل نهایی، آنچه طول عمر چنین بازی را تعیین می‌کند ترازهای مالی شرکت‌‌ها در آینده است. اگر ناچار از فروش دارایی سهامی‌برای پوشش مخارج بشوند، بورس سقوط خواهد کرد؛

۶. یکی از اهداف دولت در سال جاری فروش اموال عمومی‌مازاد از جمله زمین و ملک است. اگر قیمت این دارایی‌‌ها برای ایجاد جذابیت پایین باشد، تبدیل سهام به مستغلات دور از انتظار نخواهد بود.

با این توضیحات مختصر:

۱.با توجه به تمایل دولت برای تامین مالی شرکت‌های مادر از طریق عرضه سهام و همین‌طور پوشش کسری بودجه از طریق عرضه آینده‌ی اوراق قرضه، انتظار می‌رود مکانیسم ایجاد جذابیت از طریق تقاضاهای اهرمی‌فعال بماند. بنابراین، ریسک رشد منفی شاخص کل سهام، فعلا وجود ندارد؛

۲. اما، با طولانی شدن زمان، این ریسک ظاهر و رفته رفته بیش‌تر خواهد شد. چرا که از سویی با توجه به میزان تورم نمی‌توان نرخ سود بانکی را دوباره کاهش داد و از سوی دیگر ممکن است عملکرد واقعی شرکت‌ها اجازه‌ی درگیر شدن در تقاضاهای اهرمی‌برای سهام یکدیگر را ندهند. همین‌طور، واگذاری‌ دارایی‌های مستغلاتی دولت هم هست.

تورم را کنترل نکنیم ۱۰ سال دیگر باید پول جدید معرفی کنیم
برچسب ها
بازدید : 283
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 23:24

گفتگو و کار در مورد حذف چهار صفر از پول ملی در شرایط حاضر چیزی شبیه تجویز جراحی زیبایی برای بیمار مبتلا به سرطان است.

دوستان صحبت از کاهش هزینه‌های حسابداری بر اثر این تغییر می‌کنند که در میان مدت حرف صحیحی است. البته در کوتاه مدت این اقدام، با توجه به لزوم اصلاح ارقام آمارها و صورتها مالی سالهای گذشته، برای مقایسه پذیر شدن، هزینه زاست و شانس خطا هم در دوران تغییر، در محاسبات مالی بالا می‌رود. اما به طور کلی، در مقیاس ناکارآمدی‌های نظام اقتصادی ایران، این اعداد و ارقام خنده آور است.

در ایران ،دولت تقریبا هم اندازه تولید ناخالص داخلی نومینال، سوبسید پیدا و پنهان توزیع می‌کند؛ و این سوبسید در برخی حوزه‌ها همچون آب و انرژی، علاوه بر ایجاد ناکارآمدی اقتصادی شدید، اثرات مهمی‌بر ناپایدار کردن زیست بوم ایران دارد؛ که بهای آن را نسلهای بعدی به سختی خواهند پرداخت.

ای فقط یک قلم از مشکلات حاد ماست و حالا در میان فهرست مطول مشکلات ناکارامدی کشور، چرا دوستان نگران هزینه‌های حسابداری به دلیل وجود صفرهای اضافه شده اند؟!

- انگار در انباری که شتر با بارش در آن گم می‌شود؛ شما برای افزایش دقت انبارداری، واحد اندازه گیری ارزن ورودی انبار را، از کیلوگرم به دانه تغییر دهی!

- در کوتاه مدت هم، اثر حذف چهار صفر از پول ملی، با گرد شدن قیمتها به سمت بالا، اثر تورمی‌خواهد بود.اما در مجموع این فعالیت یک کار غیرضروری و نمایشی است که هیچ اثر و ارزش واقعی در اقتصاد کشور ندارد و امیدواریم مسئولان به جای ادامه این مسیر مخرب بازی با اعداد، به فکر حل مشکلات واقعی اقتصاد ایران باشند.

انتخاب دستگاه تصفیه آب خانگی
بازدید : 347
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 23:24

۱- سیطره دولت و وزارت‌خانه‌های رفاه، اقتصاد، صمت، نفت و .. بر مدیریت شرکت‌های خصوصی سازی شده ‌توفیق در انتخابات را تبدیل به کلید دستیابی به مدیریت این شرکت‌ها و اختصاص منابع آن‌ها به گروه‌های ذی‌نفع کرده‌است.

عدم وجود سازوکارهای حفاظت از حقوق سهامداران خرد باعث شده‌ که سازکارهای شفافیت بورس توفیقی در پیش‌گیری از این سو استفاده‌ها نداشته باشد.

این مساله هم باعث کاهش سلامت رقابت‌های انتخاباتی شده و هم موجب کاهش کارایی دولت. زیرا سایر گروهان ذی‌نفع نیز همراهی با تصمیمات دولت را مشروط به گرفتن سهم خودشان از منابع و مدیریت این شرکت‌ها کرده‌اند.

۲- از طرف دیگر دولت کسری بودجه‌ شدید دارد و بیشترین تلاش را برای تامین کسری بودجه‌ شدید خود از طریق ترکیبی از فروش اموال، انتشار اوراق و استقراض مستقیم و غیر مستقیم از بانک مرکزی انجام می‌دهد.

۳- کاهش منابع ارزی کشور و کسری بودجه‌ دولت هم ریسک افزایش قیمت ارز و نرخ تورم در سال ۹۹ را افزایش داده است. در نیتجه‌ سرمایه‌گذاران اقتصادی هم تمایل به بالابردن سهم سهام شرکت‌ها (به عنوان یک دارایی نسبتا مصون از تورم) در سبد دارایی‌های خودشان دارند. محدودیت‌های خرید و فروش ارز و کاهش نرخ سپرده‌ها هم سهام شرکت‌ها را جذاب‌تر کرده.

پس در ظاهر ‌فروش دارایی‌های دولت می‌تواند هم سیطره‌ دولت بر اقتصاد را کاهش دهد، هم بخشی از مشکل تامین کسری بودجه‌ را حل کند و هم پاسخگوی تقاضای بازار برای افزایش سهام شرکت‌ها در سبد دارایی‌های خودشان باشد. به عبارتی یک تیر و سه نشان!؟

اما به نظر می‌آید آن‌چه در حال اتفاق افتادن است بیشتر شبیه یک تیر و سه خطاست:

خطای اول: چه در واگذاری شستا و چه در واگذاری آنچه “ETF” نامیده‌اند (این موجود اصلا ETF نیست) نه تنها کوچکترین سهام مدیریتی را واگذار نمی‌کنند بلکه مسیر را برای هرگونه اصلاح و خصوصی‌سازی واقعی در آینده بسیار پیچیده‌تر می‌سازد. در این واگذاری‌ها دولت تنها با افزایش شکاف بین جریان درآمدی بنگاه‌ها و مدیریت بنگاه‌های اقتصادی، انگیزه‌های فساد و انتقال منابع شرکت‌های زیر مجموعه به ذینفعان دولت را افزایش می‌دهد.

خطای دوم: دولت به تامین مالی از طریق بازار سرمایه به عنوان یک فرصت زودگذر نگاه می‌کند. در نتیجه با عجله‌ای سرسام آور به عرضه‌ی دارایی‌های خودش و تامین سرمایه از طریق بورس روی آورده. هنوز غبار قضیه‌ عرضه‌ شبانه‌ شستا ننشسته است که خبر عرضه‌ “ETF” دولت در نیمه‌ اردیبهشت رسیده است. از عجله‌ دولت می‌توان حدس زد که خود دولت بیشترین نایقینی را در مورد ادامه‌ روند‌های موجود در بازار سرمایه دارد. محدودیت دوماهه در خرید و فروش این اوراق نیز این شک را بر می‌انگیزد که احتمالا دولت تمام توجهش به عدم ریزش بازار در طی دو ماه آینده است.

خطای سوم: با پیش فروش با تخفیف “ETF” اش موجب ورود یکباره‌ تعداد بسیار زیادی از مردمی‌می‌شود که از صعود شدید بازار در ماه‌های گذشته هیچ بهره‌ای نبرده‌اند و در نتیجه بیشترین ضرر را از هر‌گونه کاهش قیمت‌ها خواهند برد. همچنین ورود یکباره‌ تعداد زیاد افراد با دانش مالی کم به بازار سرمایه می‌تواند منجر به افزایش شدید نوسانات در بازار سرمایه و افزایش زمینه برای ارائه‌ اطلاعات غلط توسط سواستفاده‌کنندگان‌ شود.

در مقابل دولت می‌تواند به عرضه‌ مستقیم سهام شرکت‌های بورسی خود بپردازد. این کار نه نیازی به عرضه‌ اولیه دارد و نه نیازی به تخفیف قائل شدن برای خریداران. همچنین دولت می‌تواند با ارائه‌ برنامه زمانی مشخص برای عرضه‌ مستمر و تدریجی این سهام‌ها در طول ماه‌های آینده به جای افزایش نوسانات بازار و نگاه کوتاه بینانه به بازار سرمایه، نقش ثبات دهنده‌ در این بازار را ایفا بکند.

همچنین بهتر است که دولت از عرضه‌ سهامش در شرکت‌های متوسط و کوچک‌ بورسی شروع کند. محاسبات اولیه نشان می‌دهد که ارزش سهم دولت از شرکت‌های با ارزش بازاری زیر ۱۵ هزار میلیارد تومان (یک میلیارد دلار)‌ حدود ۴۰ هزار میلیارد تومان است. این امر به افزایش بهره‌وری در این شرکت‌ها نیز کمک می‌کند.

در صورت وجود یک برنامه‌ توسعه‌ای مشخص دولت می‌تواند از طریق واگذاری برخی از املاک مازاد خود نه تنها به منابع مالی بیشتری دست یابد بلکه موجب به حرکت درآمدن زنجیره‌ تولید در بخش‌های مرتبط شود.

در نهایت باید تاکید شود که منطق اقتصادی و علی‌الخصوص نرخ بهره حقیقی منفی فعلی حکم می‌کند که دولت برای تامین کسری‌اش اولویت را بر استفاده از ظرفیت بازار اوراق بگذارد و واگذاری اموال تنها در مواردی صورت بگیرد که منجر به افزایش بهره‌وری آن دارایی و چابکی دولت می‌شود./دنیای تجارت

در مورد حذف ۴ صفر از پول ملی/️حسین سلاح ورزی
بازدید : 302
يکشنبه 13 ارديبهشت 1399 زمان : 19:23

رودی در پایین دست به پنج نهر تقسیم می‌شد و آب رود بین این ۵ نهر توزیع می‌شد.

حالا تصور کنید ۴ نهر را مسدود کنند.

آب نهر پنجم، طغیان می‌کند و ۵ برابر می‌شود.

و تصور کنید که فشار آب، هر آن سد روی دو نهر دیگر را بشکند.

آب نهر پنجم به کمتر از نصف کاهش می‌یابد.

✅ نام نهر پنجم بورس است.

پاورپوینت بیماری پانیک یا اختلال وحشت زدگی.
بازدید : 316
يکشنبه 13 ارديبهشت 1399 زمان : 19:23

بسیاری از رفتارهای اقتصادی به‌ویژه سرمایهگذاری ریشه در رفتارها در طبیعت دارد. یکی از این‌گونه رفتارهای اقتصادی رفتار گلهای (Herding behavior) یا گروهی است که نشان میدهد چگونه رفتارهای انفرادی از رفتار جمعی یا رفتار کل گروه تأثیر میپذیرد. به‌بیان‌دیگر، میتوان دلیل اصلی شکلگیری رفتار گلهای را پیروی از رفتار جمع دانست (اصل تطابق فرد با جمع) که خود ریشه روان‌شناختی دارد. رفتار گلهای هم صعود دارد و هم سقوط. در بسیاری از موارد پیروی از رفتارهای گلهای، فرد وارد در یک فعالیت اقتصادی را به پرتگاه برده و درنتیجه سقوط اتفاق میافتد.

رفتار گلهای بیشتر در حوزههای سرمایهگذاری و مالی ظهور پیدا میکند و در صورت رفتار، گاهی هم مطلوب تلقی میشود اما در ارتباط با بازار کارا یک چالش بزرگ محسوب می‌‌شود. برعکس، این رفتار در چارچوب اقتصاد رفتاری توجیهپذیر است زیرا بر اساس اقتصاد رفتاری، افراد منطقی عمل‌نکرده و بیشتر تحت تأثیر فضای روانی و تبلیغات برخاسته از اخبار خوب و نیز اخبار بد (برای خروج از بازار) رفتار میکنند.

یکی از حوزههایی که در بسیاری از مطالعات مرتبط با رفتار گلهای به آن اشاره‌شده حوزه بازار بورس است که افراد با مشاهده افزایش قیمت سهام و یا شاخص کل تحریک‌شده و با کمترین تخصص و اطلاعات، به شکل احساسی و رگباری، ورود به آن را در دستور کار قرار میدهند و سرمایههای خُرد و کلان خود را درگیر این بازار میکنند. اگرچه در تب‌وتاب اولیه رشد قیمتها، افراد تازه‌وارد حتی با انتخاب تصادفی سهام (و عمدتاً به شکل تک سهام) ممکن است سود ببرند اما به‌تدریج با کاهش تب و تابها و پیچیده شدن انتخابها و به‌ویژه انتخاب سبدها، به بازنده بازار تبدیل میشوند. این بازار به‌شدت به اخبار بد و خوب حساس بوده و حداقل در ایران از شرایط سیاسی و نیز ساختار و وضعیت بازارهای موازی آن یعنی زمین، مسکن، طلا و ارز به‌شدت تأثیر میپذیرد.

اکنون رفتار گلهای به دلیل تضعیف بازارهای موازی در اثر کرونا (تعطیلی یک‌ماهه و کنترل) به‌شدت در بازار بورس موج میزند و کافی است به‌صورت عادی یا تبانی، تعدادی از سرمایهگذاران صف یا موج مثبتی را در ارتباط با سهام یک یا چند شرکت ایجاد کنند (که میکنند). در این حالت سایر سرمایهگذاران به‌ویژه سرمایهگذاران خُرد به شکل گلهای عمل کرده، در صف خرید قرار میگیرند و اقدام به خرید سهام آن شرکتها خواهند کرد. نکته دیگری در ارتباط با وضعیت کنونی بازار بورس اهمیت دارد و باید به آن توجه کرد شرایط قرنطینه نسبی و وقت آزاد افراد است که در صورت عادی شدن شرایط کاری، تهدیدزا خواهد بود. در کنار این موارد، باید به رفتار بازارهای موازی نیز توجه کرد که بدون شک به‌زودی از این شرایط لاکپشتی خارج‌شده و مبتنی بر رفتار گلهای شتاب خواهند یافت و افزایش قیمتهای بسیار شدید را تجربه خواهند کرد که میتواند تهدید بسیار جدی برای بازار بورس و ترکیدن حبابهای ناشی از رفتار گلهای باشد زیرا رفتار گلهای یکی از عوامل اصلی شکلگیری حباب در بازار بورس است که در ایران نیز مطالعات مختلف این مسئله را مورد تأیید قرار دادهاند. مسئله بسیار با اهمیت در بازار بورس عبارت از مدیریت و کنترل رفتار گلهای توسط خود سرمایهگذاران به‌ویژه سرمایهگذاران ریسکگریز است و اینکه احساسی عمل نکنند تا دچار زیان ناشی از حباب خودساخته نشوند.

نکته پایانی این‌که، در این شرایط توجه دقیق به ظرفیت بازار بورس برای رفتار گلههای بزرگ موضوع بسیار مهمی‌است زیرا نادیده گرفتن ظرفیت بورس، میتواند ضربه بدی را به آن وارد کند. امید این‌که با توجه به آزادسازی سهام عدالت و ایجاد زمینههای لازم برای ورود آن به بورس، افراد به دور از رفتارهای گلهای و بر اساس شناخت، دانش و اطلاعات کافی وارد بورس شوند و از انجام حرکات و اقدامات احساسی به‌شدت اجتناب نمایند تا انشاا... ورود مطمئن و با دانش داشته و به دنبال آن ماندگاری در بازار و درنهایت کسب سود در بازار و نه خروج زودهنگام ناشی از زیان.

وضعیت فعلی بورس / پدرام سلطانی

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 209
  • بازدید کننده امروز : 210
  • باردید دیروز : 57
  • بازدید کننده دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 749
  • بازدید ماه : 330
  • بازدید سال : 8546
  • بازدید کلی : 43448
  • کدهای اختصاصی