loading...

Economy Scientific Society of Shiraz Azad University

انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

بازدید : 330
سه شنبه 19 اسفند 1398 زمان : 23:03

اولین قدم در درک بازار نفت، تفکیک عوامل موثر بر نوسان قیمت به عوامل‌ «شوک عرضه» و «شوک تقاضا» است. قیمت نفت می‌تواند به دلیل هر کدام از این شوک‌ها بالا و پایین برود ولی پیامد آن‌ها خیلی با هم متفاوت است:

۱) شوک تقاضا: اول از همه دقت کنیم که نفت خام به خودی خود تقریبا هیچ کاربرد و مصرفی ندارد. جامعه تقاضا برای «فرآورده» (مثلا بنزین، نفت سفید، دیزل یا سوخت جت) دارد. پس تقاضای نفت خام به اصطلاح «تقاضای مشتقه» است. حال اگر به هر دلیلی تقاضای فرآورده کم شود، قیمت نفت خام هم افت می‌کند. مثلا اگر به خاطر نگرانی از کرونا، پروازها و سفرها کنسل شود، تقاضای بنزین و دیزل و سوخت جت و به تبع آن تقاضای نفت کم شده و قیمت نفت خام افت می‌کند.

۲) شوک عرضه: مثل هر کالای دیگری، اگر عرضه کل نفت خام کم یا زیاد شود، قیمت آن تغییر می‌کند. مثلا وقتی اوپک برای دست‌یابی به یک توافق ناکام می‌ماند ما یک «شوک مثبت عرضه» داریم. در مقابل وقتی به خاطر طوفان یا خرابکاری، بخشی از خط لوله یا تاسیسات تخریب می‌شود، ما «شوک منفی عرضه» داریم. وقتی بازار با شوک مثبت عرضه (مثلا جنگ روسیه و عربستان برای عرضه مازاد) موجود شود، قیمت نفت خام افت می‌کند.

تا این‌جا دیدیم که قیمت نفت خام به دو دلیل کاملا مستقل از هم می‌تواند افت کند. ما اگر فقط قیمت را رصد کنیم نمی‌توانیم تشخیص بدهیم که آیا افت قیمت به خاطر «شوک منفی تقاضا» بوده یا به خاطر «شوک مثبت عرضه». تشخیص این موضوع نیاز به دانش بازار و در مرحله بعدی مدل‌های اقتصادسنجی و اقتصادی ساختاری دارد. ولی خب این تفکیک به چه دردی می‌خورد؟

۱) افت قیمت ناشی از شوک عرضه و شوک تقاضا پیامدهای خیلی متفاوتی برای صنایع مختلف دارد: اگر افت قیمت به خاطر شوک منفی تقاضا باشد، همه صنایع درگیر در زنجیره (مثل پالایش‌گاه‌ها و پمپ بنزین‌ها و حتی صنایعی مثل خطوط هوایی) هم‌سو با قیمت نفت خام افت می‌کنند. برعکس، اگر افت قیمت نفت خام به خاطر شوک عرضه باشد ولی شوک تقاضا در کار نباشد، خبر بدی برای شرکت‌های نفتی و خبر «خوبی» برای صنایعی مثل پالایش‌گاه‌ها و خطوط هوایی است. نتیجه: همبستگی سودآوری و قیمت سهام شرکت‌های بالادست و پایین دست، در حالت شوک تقاضا مثبت و در حالت شوک عرضه منفی است.

۲) شوک‌های منفی عرضه معمولا گذرا و شوک‌های مثبت عرضه معمولا ماندگارتر هستند. شوک‌های منفی عرضه (مثلا خرابی خط لوله) معمولا به سرعت ریشه‌یابی شده و تلاش می‌شود تا رفع شوند. شوک‌های مثبت عرضه ولی به این سادگی تمام نمی‌شوند چون معمولا محصول عوامل ساختاری (مثل انقلاب شیل) هستند. شوک‌های تقاضا معمولا کوتاه‌مدت نیستند. البته استثنا هم داریم: شوک‌های تقاضا ناشی از اتفاقات طبیعی (مثل آتش‌فشان‌های چند سال پیش) ممکن است به صورت رفع شوند.

۳) شوک تقاضا خبر بدی برای همه کشورها است. شوک عرضه خبر بدی برای صادرکنندگان و خبر خوبی برای واردکنندگان نفت خام است. در زمان شوک منفی تقاضا، معمولا نرخ‌های بهره جهانی و قیمت‌های سایر کومودیتی‌ها هم افت می‌کند و این به کشورهای صادرکننده نفت کمک می‌کند که تا حدی تراز پرداخت‌های خود را حفظ کنند. در زمان شوک مثبت عرضه، برعکس نرخ‌های بهره جهانی و قیمت سایر کومودیتی‌ها بالا است (چون اقتصاد جهانی وضعش خوب است) و فشار مضاعفی بر تراز پرداخت کشورهای صادرکننده نفت وارد می‌شود.

جمع‌بندی: افت ناگهانی قیمت نفت در مارس ۲۰۲۰ ماحصل دو نیروی مختلف است: شوک منفی تقاضا ناشی از کرونا و شوک مثبت عرضه ناشی از رقابت روسیه و عربستان. این‌که کرونا تبدیل به ریسک سیستمی‌و یک رکود جهانی می‌شود یا نه را هنوز نمی‌دانیم ولی تقریبا روشن است که یک شوک منفی تقاضا برای چندین ماه خواهیم داشت. شوک مثبت عرضه نفت ولی اتفاقا به کمک اقتصاد کرونازده دنیا می‌آید و می‌تواند به خروج سریع‌تر از رکود ناشی از کرونا کمک کند.

شرایط ثبت نام امریه راه و شهرسازی بیرجند
بازدید : 884
سه شنبه 19 اسفند 1398 زمان : 23:03

شاید یکی از تاثیرگذارترین مقالاتی که در عمرم خوانده ام، مقاله‌‌‌ای است که توسط جان فارستر چند دهه قبل به سال 1971 با عنوان «رفتارهای خلاف شهود سیستم‌های اجتماعی» نوشته شده است. در این مقاله نویسنده می‌گوید که پدیده‌های اجتماعی رفتارهایی دارند که با شهود عادی قابل فهم و پیش بینی نیستند، زیرا فهم متعارف ما درک خطی و مکانیکی از پدیده‌ها دارد، در حالیکه در اغلب سیستم‌های اجتماعی سازوکار بازخورد وجود دارد و همین امر یک سیستم را غیرخطی می‌کند. دقیقا به همین دلیل فهم و تحلیل و پیش بینی پدیده‌های اجتماعی امری است که نیاز به آموزش و ممارست دارد و نمی‌توان به شهود فردی اتکا کرد.

شاید بتوان ویژگی نگاه مهندسی و خصوصا حسابداری را ایستا دیدن و تحلیل کردن مسائل عنوان کرد، ولی ویژگی نگاه علوم اجتماعی و اقتصاد تحلیل پویا و دینامیک است. در علوم اجتماعی و به ویژه اقتصاد، افراد می‌آموزند که مسائل را بیش از اینکه به شکل یک مسئله بهینه سازی خطی ببینند، به شکل انتخاب استراتژی در درون یک بازی چندجانبه تحلیل کنند که هر حرکت واکنش دیگران را به همراه خواهد داشت و از تجمیع رفتارها و اقدامات است که برآیند نهایی مشخص می‌شود.

در عرصه بهداشت سابقا کشور ما با مشکلات زیادی روبه رو بود. برای مثال هزینه‌های درمانی بالا رفته بود، اما بیمه‌ها سهم کمی‌از این هزینه‌ها را پرداخت می‌کردند و در نتیجه بیماران مجبور بودند مابه التفاوت را که اصطلاحا «پرداخت از جیب» خوانده می‌شود از جیب بپردازند. این امر موجب می‌شود تا خانوارهایی که درآمد یا پس انداز کمی‌داشتند، با مواجه شدن با یک بیماری پرخرج به سرعت به ورطه فقر کشیده شوند. خب در چنین وضعیتی، پزشکانی بر سر کار آمدند و تصور می‌کردند که با مسئله ساده‌‌‌ای روبرو هستند که نیازی به دانش تخصصی اقتصاد بهداشت ندارد. از دید آنها مسئله روشن بود، زیرا تصور می‌کردند که کافی بود تا دولت بخش عمده مابه التفاوتی که توسط مردم پرداخت می‌شد را بر عهده گیرد. در این صورت تراز کماکان برقرار می‌ماند و فشار بر اقشار ضعیف کمتر می‌شد. این نگاه مسئله را به یک معادله حسابداری ساده تقلیل می‌داد که در یک سمت هزینه‌ها قرار داشت و در سمت دیگر منابعی که باید آن را بپردازد. این تحلیل ساده انگارانه موجب شد که طرح تحول سلامت کلید بخورد و تصور شود که به سادگی می‌توان مسئله درمان را حل کرد و یادگاری خوبی بر جای گذاشت.

اگر مسئولان حوزه بهداشت به تصور شهودی خود اتکا نداشتند و به دانش سیاستگذاری سلامت ارزش قائل می‌شدند، این نکته ساده را می‌خواندند که هرجا دولت یا بیمه‌ها هزینه‌ها را پرداخت می‌کنند، مشکل مخاطره اخلاقی سر بر می‌آورد و اگر سازوکار کنترل هزینه اعمال نشود، هزینه‌ها سر به فلک خواهد کشید. ما اولین کشوری نیستیم که چنین اشتباهی را تجربه می‌کنیم، بلکه کشورهای دیگر قبل از ما همین اشتباه را کردند و اشتباه آنها در کتابها مستند شد، ولی ما متاسفانه ارزشی برای مرور تجربیات دیگران قائل نشدیم و تجربه دیگران را مجددا تجربه کردیم و منابع کشور را به این شکل ضایع کردیم.

افت قیمت نفت خام و قیمت سهام شرکت‌های مختلف نفتی و بازارهای بورس را چه طور تحلیل کنیم؟
بازدید : 271
سه شنبه 19 اسفند 1398 زمان : 23:03

برخی پیش بینی‌ها حکایت از آن دارد که اقتصاد جهان حدود ۲.۷ تریلیون دلار بر اثر شیوع ویروس کرونا زیان خواهد دید. بزرگترین اقتصاد دنیا به دلیل وحشت از پیامدهای ویروس کرونا و عواقب رکودی آن در یک تصمیم گیری خارج از جدول منظم سیاستگذاری آن، نرخ بهره سیاستی را به طور محسوسی کاهش داد و فعلا شاخص‌های عمده سهام دنیا نشانه‌‌‌ای از بهبود را نشان نمی‌دهند و می‌دانیم که پایین ماندن نرخ بهره سیاستی در سالهای اخیر امکان بهره گیری از سیاست پولی برای جلوگیری از رکود را از طریق کاهش نرخ بهره محدود کرده است و شاید نگرانی منعکس شده در بازارهای سهام نیز از همین موضوع سرچشمه می‌گیرد. نکته با اهمیت آن است که پیامد ویروس کرونا برای اقتصاد جهانی از نوع شوک منفی عرضه است و می‌دانیم که سیاستگذاری پولی توانایی محدودی در مقابله با شوک منفی عرضه دارد. با توجه به این مقدمه به بررسی پیامد ویروس کرونا برای اقتصاد ایران می‌پردازیم و اینکه چه تغییر مسیری محتمل است در وضعیت اقتصاد کلان ایران بر جای بگذارد و چه توقعی از سیاستگذاری و از جمله سیاستگذاری پولی داشته باشیم.

می‌دانیم که اقتصاد ایران بر اثر شوک منفی عرضه ناشی از تحریم‌های آمریکا در سال ۱۳۹۷ دچار رکود تورمی‌شدیدی شد که خود را در جهش تورمی‌و رشد منفی تولید نشان داد. نرخ تورم نقطه به نقطه در اردیبهشت ۱۳۹۸ به بالای ۵۰ درصد رسید و نرخ تورم متوسط سالانه هم در بهمن ۱۳۹۸ به ۳۷ درصد رسیده است. اقتصاد ایران در نیمه دوم سال ۱۳۹۸ از مرحله خطرناک ورود به وضعیت تورم‌های بسیار شدید و تعمیق بیشتر رکود فاصله گرفته است و در حال احیای خود می‌باشد(البته باید توجه داشت که این بدان معنی نیست که اقتصاد ایران به وضعیت مطلوب برگشته است بلکه بدان معنی است که از وخیم شدن وضعیت جلوگیری شده است)

شیوع کرونا در اقتصاد جهانی و همچنین در ایران می‌تواند سبب بازنگری در پیش بینی‌های قبلی شود و ما را آماده دوران گذاری برای تحمل شرایط دشوار و شکل دادن توقع معقول از سیاستگذاری پولی نماید. در ماههای اخیر با وجود آنکه سیاستگذار پولی در تلاش شدید برای تداوم ثبات بخشی به بازار ارز و لذا پایین نگهداشتن انتظارات تورمی‌بوده است، مواردی چون تشدید فشار ناشی برنامه هسته ای، لیست سیاه اف‌‌‌ای تی اف، انباشت ریسک در برخی بازارها در ایران و مواردی از این دست رخ داده است که می‌تواند تا حدی تلاش‌های سیاستگذار پولی را کم اثر نماید. اما مهم تر از همه این حوادث، شیوع ویروس کرونا در جهان و ایران است. وقوع این حادثه از دو منظر مانند یک شوک منفی عرضه شدید برای اقتصاد ایران محسوب می‌شود و به طور طبیعی انتظار تشدید یا تداوم رکود تورمی‌موجود را ایجاد می‌نماید.

تمام آنچه که اشاره شد، بدان معنی است که برای سال ۱۳۹۹ آنچه ثبات سازی در بازار ارز برای اقتصاد ایران فراهم کرده بود، بر اثر دومین شوک منفی عرضه در دو سال متوالی، تا حدی خنثی شده و متوقف شود. تنها چیزی که می‌تواند مایه امیدواری باشد آن است که شیوع این ویروس امری موقتی بوده و برخلاف شوک ناشی از تحریم، مدت زیادی دوام نمی‌آورد. اگر امیدوار باشیم که شیوع ویروس کرونا در اردیبهشت خاتمه یابد، آنگاه اثر آن در وارونه کردن تورم و تداوم رشد منفی هم بر طرف شده و اقتصاد ایران مجددا پس از یک دوره انتقالی حدود ۴ تا ۵ ماهه به تداوم روند رو به بهبود ادامه دهد. نکته با اهمیت آن است که سیاست پولی ابزار چندانی برای مقابله با این شوک منفی در اختیار ندارد(همانطور که در دنیا نیز همینطور است).

⭕️تفاوت نگاه مهندسی و حسابداری با نگاه علوم اجتماعی و اقتصاد/علی سرزعیم
بازدید : 272
دوشنبه 18 اسفند 1398 زمان : 3:32

🔺در زمان شیوع ویروس سارس در سال ۲۰۰۳، تعداد ۳۳ نفر در سنگاپور به دلیل ابتلا به این ویروس، جان خود را از دست دادند. از آن زمان به بعد، این کشور برای پیش‌گیری از بروز مجدد اتفاقی مشابه، اقداماتی را انجام داده است.

🔺سه علت برای موفقیت اخیر سنگاپور در زمینه مدیریت صحیح نحوه مقابله با شیوع ویروس Covid-19 و پایین نگه‌داشتن نرخ سرایت آن، عنوان شده است:

1 اعمال مقررات سخت‌گیرانه برای ردیابی و مهار بیماری در موارد مبتلاشده مانند:

قرنطینه‌کردن افرادی که به مناطق آلوده‌شده سفر کرده‌اند.

درنظرگرفتن اقدامات تنبیهی برای افرادی که اطلاعات نادرست در مورد ابتلا به ویروس می‌دهند.

2 رفتار و برخورد مسئولانه مردم در برابر دستورات و هشدارهاى دولت در مورد نحوه مقابله و کنترل ویروس از جمله؛

اولویت‌دهی منافع عمومی‌به منافع و علایق شخصی

پذیرش دستور مقامات بهداشت و سلامت و عدم مقاومت در برابر قرنطینه‌شدن

انعکاس وضعیت سلامت و اطلاعات مرتبط خود به صورت آنلاین به مراجع دولتی ذیربط

3 برخورداری سنگاپور از یک نظام سلامت پیشرفته و در سطح جهانی؛

استفاده از یک روش جدید تست و نمونه‌برداری

ردیابی بیماران مبتلاشده برای جلوگیری از گسترش بیش‌تر وی

مایکروسافت منوی جدید ویندوز 10 را رونمایی کرد
بازدید : 270
دوشنبه 18 اسفند 1398 زمان : 3:32

⭕️مشکل ما نه مشکل مدیریت است، نه مشکل اقتصاد و نه حتی مشکل سیاست به معنای کلی کلمه؛ مشکل ما ایدئولوژی است.

⭕️ما گرفتار نوعی ایدئولوژی شده‌ایم که دست و پای مملکت را برای هرگونه پیشرفت بسته است. این ایدئولوژی در سطوح مختلف قابل مشاهده است. مثلاً در حوزه اقتصادی اینکه مشاهده می‌شود یک عده هنوز از خودکفایی دم می‌زنند، نشانه این ایدئولوژی کهنه و منسوخ است.

خودکفایی در دنیای امروز بی‌معناست و کسانی که این حرف را مطرح می‌کنند، هرگز نمی‌توانند به صورت استدلالی از موضع خود دفاع کنند. به همین دلیل آن را تنها به صورت یک حکم دستوری و یک موضع اعتقادی مطرح می‌کنند.

دلایل موفقیت سنگاپور در کنترل ویروس Covid-19
بازدید : 418
دوشنبه 18 اسفند 1398 زمان : 3:32

عرضه اولیه به طور ساده یعنی وقتی یک سهم برای اولین بار قصد ورود و تعیین قیمت در بورس یا فرابورس رو داره در یک بازه قیمتی تعیین قیمت میشه و بعد فعالین بازار میتونن نسبت به خریدش اقدام کنن.

عرضه اولیه به روش بوک بیلدینگ یعنی چی؟

در این روش یک بازه اولیه برای قیمت تعیین میشه. مثلا الان ما شنبه عرضه اولیه شگویان رو داریم در محدوده قیمت ۴۰۰ تا ۴۳۸ تومان.

بعد یک مقدار حداکثر هم برای سفارش گذاری در سهمی‌که عرضه اولیه میشه وجود داره. مثلا در مورد شگویان ۳۰۰۰ عدد سهم. یعنی شما میتونید در بازه قیمتی ۴۰۰ تا ۴۳۸ تومن روز شنبه حداکثر تعداد ۳۰۰۰ برگ سهم سفارش خرید بگذارید. به این روش عرضه اولیه روش بوک بیلدینگ میگن.

چگونه عرضه اولیه بخریم؟

این یه قانون ثابت نیست ولی عمدتا قیمتی که سازمان برای عرضه اولیه سهم تعیین میکنه قیمت جذابیه و بسته به میزان نقدینگی که توی بازار هست از ۱۵ الی بالای ۱۰۰ درصد میتونه سوددهی داشته باشه. پس شما بهتره حداکثر حجمی‌که براتون تعیین شده (مثلا برای شگویان ۳۰۰۰ عدد سهم) رو وارد کنید و در قسمت قیمت هم بالاترین قیمت مجاز(در مورد شگویان ۴۳۸۰ ریال) رو وارد کنید.

ایدئولوژی ضد پیشرفت‼️  / موسی غنی نژاد
بازدید : 282
شنبه 16 اسفند 1398 زمان : 8:46

طی روزهای گذشته هشدارهایی در خصوص وضعیت بازار بورس داده شد. با تصمیم سازمان بورس کلیه معاملات از نوسان 5 به درصدی به نوسان 2 درصدی خواهد رسید. بنظرمی‌آید در روزهای آینده بازار بورس( در صورتیکه دستکاری نشود)، مواجه با صف‌های سنگین فروش و خرید شود .

با توجه به شرایط اعلامی‌احتمالا در روزهای آتی صف‌های فروش شلوغ تر و غول نقدینگی به سمت سایر بازارها به جریان شود و نتیجتا تورم و گرانی را در جامعه بیشتر از قبل کند.

البته عرضه اولیه پتروشیمی‌تندگویان در روز شنبه اثر محدودیت را تا حدودی کم میکند. روز شنبه بیش از ۲ میلیارد و ۶۰ میلیون و ۳۵۹ هزار سهم از شگویا با قیمت ۴۳۸ تومان عرضه می‌شود.. این عرضه می‌تواند بیش از ۹۰۰ میلیارد تومان نقدینگی خرد جذب کند. توسعه عرضی راه‌حل مقابله با هیجان سهام است و نه محدودسازی معاملات.

Little aunt's wedding with a loved one
بازدید : 369
شنبه 16 اسفند 1398 زمان : 8:46

بودجه ۹۹ با حکم حکومتی رتق و وتق شد و اما شاید دانستن این نکات برای شما جالب باشد. از لایحه چند هزار کلمه‌ای بودجه سال ۹۹ احتمالا برای مردم این ۶ تصمیم مهمتر باشند:

🔹 واردات خودرو آزاد می‌شود

🔹 یارانه ۳ دهک حذف می‌شود

🔹قیمت پیامک گران می‌شود

🔹 وام ازدواج ۵۰ میلیون تومان می‌شود

🔹 مبلغ جرایم رانندگی ۲ درصد بیشتر می‌شود

🔹 از خانه‌های خالی مالیات گرفته می‌شود

تحلیلی کوتاه بر تصمیم جدید بورس/ مجتبی کریم آقایی
بازدید : 364
پنجشنبه 14 اسفند 1398 زمان : 15:33

دولت‌های جهان روش‌های مختلفی برای تعدی به مردم و اموالشان دارند. اینجا به سه روش معروف و شناخته‌شده برای دزدی، زورگیری و جیب‌بری توسط دولت‌های جهان اشاره می‌شود.

1 مالیات قدیمی‌ترین شیوه‌ی حکام، سلاطین و دولت‌ها برای زورگیری بوده و هست. کدام مالیات‌دهنده با رضایت مالیات می‌دهد؟ کدام مالیات‌دهنده با رضایت، مالیات بر ارزش افزوده (مالیات بر مصرف) می‌پردازد.

دولت‌هایی که مقداری انصاف دارند به مالیات‌دهندگان پاسخ‌گو هستند؛ اما در حال حاضر دولت‌های جهان اکثراً بخش زیادی از پول مردمشان را خرج جنگ افروزی، پلیس‌بازی و تجمل‌گرایی می‌کنند. از معدود کشورهای خاص که بگذریم؛ بسیاری از دولت‌های جهان از طریق مالیات، زورگیری می‌کنند و به هیچ‌کس پاسخ‌گو نیستند. بهانه‌ی این دولت‌ها برای زورگیری این است که دولت خرج دارد. با این بهانه چندین برابر از هزینه‌های معمول، خرج می‌کنند و برای تامین این هزینه‌های بی‌مورد مردم را اذیت می‌کنند.

2 روش دوم که به صورت خاص در صد سال گذشته رونق گرفته مالیاتِ تورمی‌یا مالیاتِ پنهان است. دولت‌ها برای جبران کسری بودجه، بانک مرکزی را تحت فشار قرار می‌دهند و از طریق افزایش پایه پولی (یا به قول معروف، چاپ پول بی‌پشتوانه) قدرت خرید مردم را کاهش و در واقع جیب مردم را می‌زنند. این یکی از مدرن‌ترین جیب‌بری‌های دولت‌های جهان است. تصور کنید کسی که یکسال کار کرده و فلان قدر پس‌انداز کرده از این طریق بخشی از پس‌اندازش را از دست می‌دهد.

3 روش سوم، استقراض از آینده است. این روش به عنوان یکی از جدیدترین روش‌های با کلاس و مدرن برای جیب‌بری است. تکنوکرات‌ها و اقتصاددانان با ایده‌پردازی و ایجاد روش‌های مدرن پولی در این جیب‌بری شریک دولت‌ها هستند. دولت‌ها ولخرجی می‌کنند و برای جبران ولخرجی‌ها اوراقی چاپ می‌کنند و به بهانه‌ی کنترل نرخ بهره و سایر بهانه‌ها این اوراق را خرید و فروش می‌کنند. بازی با این اوراق بعضاً منجر به انتقال هزینه‌ی ولخرجی‌ها به نسل‌های آینده می‌‌شود. در این شیوه‌‌ی مدرن، دولت‌ها نه تنها جیب مردم معاصر که جیب آیندگان را نیز می‌ربایند. تصور کنید دولت برای ولخرجی‌هایش به جای زورگیری از طریق مالیات، ورق‌های بی‌ارزشی را به مردم می‌فروشد و برای بازپرداخت اصل و سودشان بارها اوراق جدیدی منتشر می‌کند. متخصصین مالی و اقتصادی که تصور می‌کنند بسیار عالم و دانشمند هستند این روش‌های کلاه‌برداری‌ و‌ جیب‌بری را به دولت‌ها آموزش می‌دهند.

تعطیلی حج ۹۹ شایعه است | از نرخ دلار زیارتی تا تفاوت بها اسکان در مکه با مدینه
بازدید : 288
چهارشنبه 13 اسفند 1398 زمان : 19:32

پیش‌تر عوامل تولید به‌طور سنتی شامل کار، زمین و سرمایه فیزیکی و مالی محسوب می‌شدند. ولی دو عامل مهم دیگر نیز باید به آنها اضافه کرد. اطلاعات و سرمایه اجتماعی. امروز سهم اطلاعات بسیار مهم‌تر از عوامل دیگر شده است؛ ولی در این میان اهمیت سرمایه اجتماعی به علت آنکه کمتر در معرض مبادله قرار می‌گیرد، فراموش می‌شود.

کار، زمین و سرمایه جزو کالاهای خصوصی و قابل مبادله هستند؛ به همین علت در محاسبات اقتصادی قرار می‌گیرند حتی اطلاعات نیز تا حدی همین وضع را دارند؛ هر چند اطلاعات از جهتی دیگر با کار و زمین و سرمایه فرق دارد؛ زیرا تکثیر آن کم هزینه و در حد صفر است. ولی سرمایه اجتماعی که بستر مناسب را برای ترکیب عوامل دیگر فراهم می‌کند، ویژگی کالای خصوصی را ندارد. سرمایه اجتماعی چیست؟ خیلی چیزها را می‌تواند شامل شود. ولی در نهایت همان چیزهایی است که موجب می‌شود یک سرمایه‌گذار سود ۱۵ درصدی در یک کشور را به سود ۵۰ درصدی در کشور دیگری ترجیح دهد یا برای تولید یک دلار کالا نیاز کمتری به نهاده‌ها و عوامل دیگر تولید داشته باشد. در حقیقت سرمایه اجتماعی روان‌کننده گردش امور اقتصادی و جز آن است؛ ضمن اینکه ذاتا نیز مطلوبیت دارد.

رکن مهم سرمایه اجتماعی، اعتماد است. اعتماد به همکار، اعتماد به نهادها، اعتماد به حکومت و اعتماد به دیگران. اعتمادی فراتر از پایگاه‌های انتسابی؛ مثل خانواده، قوم، قبیله و... مثال مشهور آن نیز از بازرگانان الماس و اعتمادی است که در دادن قطعات الماس به یکدیگر دارند. همه آنان که در بازار کار کرده‌اند، می‌دانند تا چه اندازه بازرگانان و فعالان اقتصادی نیازمند اعتماد به یکدیگر هستند و اعتماد چگونه هزینه مبادله را کم و چرخ‌های اقتصادی را روان و روغن‌کاری می‌کند و همه مردم بدون استثنا از آن بهره‌مند می‌شوند. یکی از دغدغه‌های اصلی دولت‌ها کسب اعتماد مردم است؛ زیرا بدون اعتماد هیچ سیاست و برنامه‌ای نمی‌تواند موثر باشد یا حداقل کم هزینه باشد. اعتماد نیز به سختی به دست می‌آید و به سادگی از دست می‌رود. سرمایه بزرگی است که فقط افراد کوته‌بین حاضر می‌شوند با بیان دروغ آن را به باد بدهند. داستان چوپان دروغگو را از کودکی آموخته‌ایم؛ ولی در عمل به کار نمی‌بندیم. اینکه اعتماد چگونه به دست می‌آید، بحث دیگری است که فرآیند طولانی‌مدت و پیچیده‌ای دارد. ولی اینکه وضع ایران از حیث اعتماد چگونه است و چه روندی را در سال‌های اخیر طی کرده، موضوع مهمی‌است که باید به آن پرداخت.

پیمایشی که در سال ۱۳۹۴ با هدف سنجش سرمایه اجتماعی کشور انجام شد، میزان اعتماد را در کشور در سه سطح کلان، میانی و خُرد اندازه گرفت. توضیح همه آنها نیازمند چند مقاله یا کتاب است. کافی است که برخی از این شاخص‌ها را با یکدیگر مرور کنیم. ارقام شامل زیاد و خیلی زیاد به کم و خیلی کم است. متوسط حذف شده است. هر کدام از این شاخص‌ها سرجمع پرسش‌های جزئی‌تر است که آنها را سنجیده‌اند که امکان ورود به جزئیات نیست. هر چه شاخص کم به زیاد بالاتر باشد، ارزیابی مردم از آن موضوع بدتر است.

با چنین شاخص‌های اعتمادی که به‌جز یکی دو مورد در بقیه موارد مقادیر کم و خیلی کم آن بیشتر و خیلی بیشتر از مقادیر زیاد و خیلی زیاد است و در برخی موارد به نسبت ۱۰ نیز می‌رسد. شاخص‌های اعتماد اجتماعی در سطح کلان و سپس میانی اندک است. در سطح خرد نیز به شدت وابسته به تعلقات خانوادگی و قومی‌و فامیلی است و اعتماد تعمیم‌یافته به نسبت اندک است.

در چنین محیطی هزینه‌های سیاست‌گذاری، بسیار بالا و کارآیی آنها بسیار کم می‌شود؛ زیرا بخش مهمی‌از منابع صرف خنثی کردن بی‌اعتمادی ساختاری و ریشه‌ای می‌شود. در موضوعی چون اپیدمی‌کرونا این مشکل حادتر می‌شود؛ زیرا برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری بیش از آنکه به انگیزه‌های اقتصادی و تولیدی مربوط شود، به موضوع رفتارهای انسانی ربط دارد و این نیازمند سطح بالاتری از اعتماد عمومی‌تعمیم‌یافته است. مهم‌ترین وظیفه یک دولت مدرن این است که تا حد ممکن میزان اعتماد و سرمایه اجتماعی را در تمام حوزه‌ها و شاخه‌ها افزایش دهد. این متغیر نه تنها نقش برجسته‌ای در روان‌سازی امور اقتصادی و اجتماعی و کاهش هزینه‌ها و افزایش کارآیی دارد، بلکه آرامش روحی و روانی ایجاد می‌کند که یک مطلوبیت ذاتی و ارزشمند برای فرد و جامعه است. بنابراین بهبود این شاخص نه تنها نقش ابزاری برای رسیدن به اهداف دیگر دارد، بلکه ذاتا نیز یک هدف مطلوب محسوب می‌شود. متاسفانه از سال ۱۳۹۴ تاکنون نه تنها این شاخص‌ها بهبود نیافته که بدتر شده است. برای نمونه امید به آینده به طرز معناداری کاهش چشمگیری یافته است. به نظرم اگر امکانی فراهم شود که یک انتخابات دموکراتیک برگزار شود، بهترین شعاری که یک نامزد ریاست جمهوری می‌تواند برگزیند، برنامه‌ای برای بازسازی و ارتقای سرمایه اجتماعی است.

فروش تعهدی؛ رونق بخش روزهای افت بازار

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 297
  • بازدید کننده امروز : 298
  • باردید دیروز : 57
  • بازدید کننده دیروز : 55
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 837
  • بازدید ماه : 418
  • بازدید سال : 8634
  • بازدید کلی : 43536
  • کدهای اختصاصی