loading...

Economy Scientific Society of Shiraz Azad University

انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

بازدید : 803
جمعه 8 خرداد 1399 زمان : 4:25

شرایط کشور دشوار است و پیچیده. عدم قطعیت‌های زیادی پیش روی ما وجود دارد. واقعا آیا می‌شود در چنین شرایطی سرمایه‌گذاری کرد؟ می‌شود استراتژی داشت؟ اصلا کجا سرمایه‌گذاری کنیم؟ نکته اینجاست اگر بخواهیم فقط روی عدم قطعیت‌ها و جنبه‌های منفی فکر کنیم، تا صد سال دیگر هم باید منتظر بمانیم. پس چه باید کرد؟

برای پاسخ دادن به این سوال بگذارید یک مثال بزنم. تصور شما از شرکت والت دیسنی چیست؟ یک شرکت که همه‌اش فیلم‌ها فانتزی و بامزه و شاد می‌سازد. سیندرلا، آلیس در سرزمین عجایب، رابین هود، و سفید برفی. کلا از هفت دولت آزادند و همیشه شاد و خوشبخت هستند. اما وقتی به تاریخچه این شرکت نگاه می‌کنیم متوجه می‌شویم که اوضاع همیشه بر وفق مراد هم نبوده و این شرکت مانند شخصیت‌هایش همیشه شاد و شنگول نبوده است.

به عنوان مثال، والت دیسنی با سفیدبرفی به شهرت و محبوبیت رسید اما عمر این دوران شیرین کوتاه بود و با شروع جنگ جهانی دوم، این دوران پایان یافت. با شروع جنگ جهانی دوم، کمپانی والت دیسنی بازارهای اروپایی و خارجی خود را از دست داد. فیلم‌های پینوکیو و فانتزیا که هر دو هنوز هم شاهکارهای تاریخ انیمیشن و سینما محسوب می‌شوند، نتوانستند هزینه‌های خود در بیاورند. شرکت به دلیل وضعیت اقتصادی دوران جنگ، بسیاری از هزینه‌های تولید را کاهش داد و به سختی روزگار می‌گذارند.

اما والت دیسنی تصمیم گرفت برای ارتش و دولت فیلم‌هایی را تولید کند. آن موقع دولت و نیروهای نظامی‌نیازمند تاثیرگذاری روی افکار عمومی‌بودند و این یک فرصت را برای شرکت فراهم کرد. بیش از ۹۰% کارمندان والت دیسنی برای پروژه‌های دولتی-نظامی‌به کار گرفته شدند. در طول جنگ والت دیسنی بیش از ۴۰۰۰۰۰ قطعه فیلم آموزشی-تبلیغاتی جنگی تولید کرد. تنها در سال ۱۹۴۳ حدود ۲۰۴۰۰۰ قطعه فیلم جنگی تولید شد. والت دیسنی در جریان جنگ جهانی دوم بین ۱۹۴۲ و ۱۹۴۵ درگیر تولید فیلم‌های تبلیغاتی برای دولت آمریکا بود. بنابراین وقتی اوضاع خراب می‌شود و شرایط دشوار، برخی درها بسته می‌شوند و اگر بخواهیم فقط نگاه‌مان را به درهای بسته بدوزیم از دیدن درهای دیگر که تازه باز شده اند غافل می‌شویم.

تجویز راهبردی:

عدم قطعیت‌ها را ببینید اما از خود بپرسید چه فرصت‌هایی وجود دارند یا چه روندهایی وجود دارند که تقریبا غیرقابل بازگشت هستند یعنی هر اتفاقی که بیفتد این روندها کار خودشان را ادامه می‌دهند و این روندها چه کسب‌وکاری را برای ما فراهم می‌کنند؟ چند مثال می‌زنم.

🔹 روند افزایش استفاده از موبایل برای همه چیز از بانکداری گرفته تا بازی؛ چه کسب‌وکاری می‌توانم در داخل موبایل تعریف کنم؟

🔹 روند کاهش تعداد اعضای خانوار (قبلا در خانواده‌های پنج شش نفره بودیم و الان در خانواده‌های دو سه نفره)؛ این یعنی چه محصول و خدمتی می‌توانم برای خانواده‌های کوچک شده ایرانی ارایه کنم؟

🔹 روند کاهش تعداد فرزندان و رسیدگی بیشتر خانواده‌ها به فرزندان معدود خود؛ خانواده‌ها حاضرند برای تربیت فرزندان خود کجاها هزینه بپردازند؟

🔹 روند سالمند شدن جمعیت کشور؛ جهان در طول ۷۰ سال گذشته حدود پنج سال پیرتر شده است، اما جمعیت ایران متاسفانه در ۶۰ سال گذشته ۱۰ سال پیرتر شده است. خوب در حوزه خدمات نگهداری یا رسیدگی به سالمندان چه سرویس ویژه‌ای می‌توانم ارایه کنم؟

🔹 اگر خیلی‌ها تنها و در خانواده‌های تک نفره زندگی می‌کنند؟ چه نوع لوازم منزلی برای زندگی تک نفره احتیاج دارند؟

خلاصه اینکه؛ آن بخشی از آینده را که می‌توانیم پیش‌بینی کنیم را باید در نظر بگیریم و بر آن اساس تصمیم‌گیری کنیم و قبل از نهایی‌سازی تصمیم، تصیمات خود را با عدم قطعیت‌های کلیدی پیش رو چک کنیم اگر تصمیم ما در برابر عدم قطعیت‌های مهم تاب آورد آن تصمیم را نهایی می‌کنیم و بعد از تصمیم هم البته نمی‌خوابیم، همواره عدم قطعیت‌های کلیدی و همچنین رخدادهای غیرمنتظره دیگر (قوهای سیاه) را رصد کنیم و در صورت نیاز تصمیمات خود را روزآمد کنیم. بخشی از (و نه همه) توسعه و پیشرفت کشور در سطح کلان، مدیون تصمیمات هوشمندانه انبوهی از بازیگران سطح خرد است.

پرسش بالقوه‌ ی من
بازدید : 1605
جمعه 8 خرداد 1399 زمان : 4:25

🔹محمدصادق جنان‌صفت روزنامه نگار اقتصادی: در حالی که محمدباقر نوبخت، رئیس سازمان برنامه و بودجه و دژپسند به مثابه دو ضلع از سه ضلعی فرماندهی اقتصادی با چراغ خاموش و کمترین سخنرانی و یادداشت‌نویسی در حال فعالیت هستند، عبدالناصر همتی در مقام ریاست بانک مرکزی با نوشتن یک یادداشت اینستاگرامی‌در هر سه روز پرچم امیدوارسازی را در دست گرفته و با قاطعیت وضع موجود را قابل کنترل می‌داند و باور دارد شرایط امروز بازارها سخت‌تر از نیمه دوم سال ۱۳۹۷ نیست و می‌تواند بازارهای ارز و سکه را مهار کند. به نظر می‌رسد آقای همتی را باید بابت امیدواربودن تحسین کرد، اما لازم است ایشان واقعیت‌ها را هم بپذیرد.

🔹واقعیت این است که در سومین ماه از بهار سال ۱۳۹۹، آثار و پیامدهای تحریم‌های سختگیرانه آمریکایی‌ها، اقتصاد ایران به‌ویژه از نظر نقل و انتقال منابع ارزی تحت شدیدترین فشارها قرار دارد و با دو سال پیش قابل‌مقایسه نیست.

🔹در سال ۱۳۹۷ این امیدواری وجود داشت که شرکت‌ها و کشورهای اروپایی و نیز چین و روسیه به ایران کمک می‌کنند تا وارد بحران عمیق نشود، اما این‌روزها چنین امیدواری‌‌هایی وجود ندارد.

🔹در سال ۱۳۹۷ قدرت خرید شهروندان تا این اندازه با آسیب مواجه نبود و می‌شد امیدوار بود تولیدات داخلی در بازار ایران محلی برای فروش داشته باشند، اما امروز این‌گونه نیست. واقعیت تلخ این است که بازار صادرات کالاهای اصلی ایران برای تامین ارز مورد نیاز با ابهام مواجه است.

🔹هیچ ایرانی دلسوزی نیست که نخواهد امیدواری‌های آقای همتی به عمل برسند، اما ایشان نیز باید توجه داشته باشد امید دادن باید ریشه در واقعیت‌ها داشته باشد.

در این اوضاع اقتصادی، کجا سرمایه‌گذاری کنیم؟/مجتبی لشکربلوکی
بازدید : 859
جمعه 8 خرداد 1399 زمان : 4:25

هفته‌ی گذشته در حالی آخرین فرصت پذیره نویسی برای صندوق سرمایه‌گذاری واسطه‌گری مالی یکم (دارا یکم) به پایان رسید که علی‌رغم تخفیف 39% اعمال شده در پذیره نویسی این صندوق نسبت به قیمت روز دارایی‌هایش در انتهای اردیبهشت ماه،‌ تبلیغات فراوان و حتی پرداخت تسهیلات صندوق بازنشستگی برای خرید این دارایی، دولت تنها موفق به فروش حدود 6 هزار میلیارد تومان از این دارایی شد. مبلغی که در حدود یک سوم پیش‌بینی اولیه دولت بود.

عدم آشنایی بخش زیادی از مردم با بورس،‌ نگرانی در مورد کاهش قیمت سهام‌ شرکت‌ها و احتمال پایین‌تر بودن قیمت واحدهای صندوق دارا یکم نسبت به دارایی‌های تشکیل‌دهنده‌اش به دلیل عدم امکان ابطال واحدهای صندوق (فرآیند تجزیه‌ی صندوق به سهام‌ تشکیل‌دهنده‌ی آن و فروش سهام‌ تشکیل‌دهنده به صورت جداگانه)، احتمالا دلایل اصلی این عدم استقبال نسبی بوده است.

البته روی بسیار مثبت این عدم موفقیت، جلوگیری از واگذاری دارایی‌های دولت به قیمت پایین و محدودتر شدن سایز مشکلات ناشی از تعارض بین مدیریت و مالکیت این شرکت‌ها است.

اما بسیار جالب است که علی‌رغم این عدم موفقیت و به عبارت دیگر علی ‌رغم توفیق اجباری در جلوگیری از ارزان‌فروشی دارایی‌های دولت، دولت بار دیگر تاکید بر واگذاری سایر‌ سهام‌ خود در قالب صندوق‌های دو و سه در ماه‌های آتی کرده است.

همچون گذشته بار دیگر تاکید می‌کنیم که با در نظر گرفتن تمام دغدغه‌های احتمالی، دولت می‌تواند با واگذاری سهام خود در شرکت‌های کوچک و متوسط، عرضه تدریجی سهام در شرکت‌های بزرگ، عرضه اولیه شرکت‌های دولتی غیر بورسی، عرضه زیر مجموعه‌های بورسی بانک‌های کاملا دولتی هم به منابع مالی مورد نظرش دست پیدا کند، ‌و هم گره‌ای بر گره‌های موجود در فرآیند خصوصی‌سازی اقتصاد نیافزاید.

مسئولان وزارت اقتصاد در پرسش و پاسخی که در مورد صندوق‌های دولتی منتشر شده، ضمن اذعان به امکان فروش سهام شرکت‌ها با روش‌های دیگر، هدف خود از این مدل واگذاری را "مردمی‌کردن اقتصاد" اعلام کرده اند. حال باید پرسید:

اولا آیا می‌توان واگذاری مالکیت سهام بخشی از شرکت‌های بزرگ دولتی بدون اعطای حق مدیریت و کنترل بر این شرکت‌ها را مردمی‌کردن اقتصاد نامید

ثانیا "مردمی‌کردن اقتصاد" با اعطای "یارانه سهام" به بخش مطلع و برخوردار جامعه که نقدینگی لازم برای مشارکت در این طرح را دارند، چه مشکلی از اقتصاد کشور را مرتفع می‌سازد؟

مضاف بر اینها با توجه به اینکه فراز و فرود در ذات بازارهای مالی است و احتمال کاهش ارزش واحدهای صندوق قابل معامله دولتی و زیان خریداران وجود دارد، دعوت دولت از مردم برای مشارکت در این طرح و دفاع تمام قد از آن، می‌تواند تبعاتی به مراتب منفی تر از زیان سهامداران مستقیم شرکت‌های بورسی به دنبال داشته باشد.

نگاهی اجمالی بر سبد سهام دولت و زیر مجموعه‌های دولتی در بورس تهران نشان می‌دهد دولت حداقل مالک 170 هزار میلیارد تومان سهام است که می‌تواند با فروش سهام در شرکت‌های کوچک که حفظ مدیریت آنها اهمیت خاصی ندارد و فروش تدریجی در شرکت‌های بزرگ تر، تامین مالی قابل توجهی انجام دهد.

همچنین بانک‌های کاملا دولتی مالک حداقل 75 هزار میلیارد تومان سهام بورسی هستند و بخش قابل توجهی از سهام متعلق به این بانک‌ها از نوع سهام خرد و غیر مدیریتی است که واگذاری آنها بسیار سهل الوصول است و دولت می‌تواند بخشی از سود شناسایی شده با فروش این دارایی‌ها را دریافت نماید.

واگذاری بلوکی سهام شرکت‌های بزرگ نیز می‌تواند با یک برنامه ریزی حساب شده اجرایی گردد و منافع واقعی بلوک‌های مدیریتی این شرکت‌ها، نصیب دولت و بیت المال گردد. اجازه انتشار اوراق بدهی به پشتوانه سهام (اوراق اجاره سهام) تا سقف 50 درصد ارزش سهام خریداری شده برای خریداران یکی از گزینه‌هایی است که می‌تواند فروش بلوکی را تسهیل نماید. همچنین فروش بلوکی سهام می‌تواند از شرکت‌هایی آغاز گردد که سایر سهامداران عمده آنها مورد وثوق دولت هستند و انتقال مدیریت آنها چالشی برای دولت ایجاد نمی‌کند.

در نهایت باز هم تاکید می‌شود که در شرایط حاضر و علی‌الخصوص با وجود نرخ بهره حقیقی منفی فعلی، استفاده از ظرفیت بازار اوراق و افزایش ظرفیت این بازار باید اولویت اول دولت برای تامین کسری‌ بودجه باشد و واگذاری اموال تنها در مواردی صورت بگیرد که منجر به افزایش بهره‌وری آن دارایی و یا چابکی دولت می‌گردد.

همتی هر سه روز در اینستاگرام یادداشت می‌نویسد و به مردم امید واهی می‌دهد...!
بازدید : 584
دوشنبه 4 خرداد 1399 زمان : 1:23

🔅دکتر علی ماجدی: به‌ شکل طبیعی همواره قیمت هر بازار روی قیمت بازارهای دیگر تأثیر می‌گذارد. همین الان هم ارز و سکه با وقفه خیلی کمی‌اثر افزایش قیمتی بورس را نشان دادند و روند صعودی به خود گرفتند.

🔅دولت مجبور است تقاضای سوداگرانه را میان این بازارها به نوعی تقسیم کند. این آخرین ترکش تقاضای پولی است و بعد معلوم نیست کدام ابزار قرار است به نجات اقتصاد ایران بیاید. آن زمان ممکن است بحرانی حول افزایش افسارگسیخته قیمت‌ها در اقتصاد رخ دهد و فشارهای اجتماعی از ناحیه متضرران را می‌توان پیش‌بینی کرد.

🔅ما نباید سایر فاکتورهای اقتصادی را فراموش کنیم یا باعث مرگ کوتاه‌مدت برخی بازارها مانند مسکن شویم. بخشی از سهام این روزها در بازار بورس قیمت‌گذاری می‌شود و ارزش آن بالا می‌رود، درحالی‌که ارزش واقعی آن قیمتی است که در تابلوی تالار بورس مشاهده می‌کنیم.

🔅حضور در این بازار حتما باید با متخصص انجام شود، سبد پرتفوی باید متنوع باشد. دولت شاید بتواند یک ‌بار با عرضه شرکت‌ها و دارایی‌ها یا سیاست‌گذاری، وضعیت بورس را به سمت صعود پیش ببرد اما این شاید ۱۰ سال یک‌ بار آن هم بسیار بعید است بتواند به کار بیاید یا اساسا دولت‌ها بتوانند از آن استفاده کنند.

🔅این آخرین ابزاری است که برای تحریک تقاضا استفاده شده و اتفاقا فقط در اقتصاد تورمی‌امکان آن وجود دارد. زیان‌های هنگفتی ممکن است در بالارفتن بادکنکی ارزش سهام نصیب افراد جامعه شود. هشدارهایی که اقتصاددانان می‌دهند کاملا درست است.

🔅اگر کسی می‌خواهد وارد بازار سرمایه شود باید با مطالعه و آگاهی باشد و بخشی از دارایی و پس‌انداز خود را وارد بورس کند نه همه آن را. نباید تمام تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد گذاشت.

فن فیکشن Bloody Moon Love
بازدید : 1465
دوشنبه 4 خرداد 1399 زمان : 1:23

استاد اقتصاد دانشگاه تهران گفت: باید توجه کرد که اوراق بدهی در چه مقیاسی اگر منتشر شود، در آینده بحرانی از جنس یک گلوله برفی بزرگ شده بعنوان بدهی دولت بجا نمی‌گذارد.

حسن درودیان در مورد استفاده از اوراق بدهی برای جبران کسری بودجه سال جاری گفت: به هر حال مسئله اصلی و فوری اقتصاد کشور در سال گذشته و جاری، کسری بودجه دولت است که اگر این کسری تامین نشود با توقف بودجه و برخی پرداخت‌های مهم دولت مواجه می‌شود که علاوه بر آثار اقتصادی؛ موجب بدنامی‌و بی‌اعتباری دولت در داخل و خارج شده که البته این موضوع هیچگاه اتفاق نخواهد افتاد.

وی ادامه داد: همچنین دولت می‌تواند از محل برداشت بانک مرکزی، کسری بودجه خود را تامین کند که تحت شرایطی و بسته به حجم آن می‌تواند پایه پولی و در نتیجه رشد نقدینگی را افزایش دهد، پس حداقل امکان کاری کرد که دامنه و اندازه این اتفاق محدود‌تر باشد. در این راستا دولت راه‌هایی دارد که سالم‌ترین آن درآمدهای مالیاتی است و با توجه به ظرفیت، رکود اقتصادی حاکم و توقف کسب و کارها در اثر ویروس کرونا نمی‌توان روی این مورد نیز حساب باز کرد.

این استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: فروش دارایی‌های دولت هم با محدودیت‌هایی مواجه بوده است که تنها رونق بورس می‌تواند آن را محقق کند. درآمدهای نفتی ضعیف شده و از سویی امکان افزایش قیمت کالاها و خدمات دولتی هم وجود ندارد، بنابراین می‌توان گفت سهل‌ترین و در دسترس‌ترین راه برای جبران کسری دولت، انتشار اوراق بدهی است.

این اقتصاددان کاهش نرخ بهره را بستر مناسب برای انتشار اوراق بدهی دانسته و افزود: شرایط جاری کشور و افت نرخ بهره بانکی به خاطر شیوع ویروس کرونا و افول اقتصاد و حتی عدم انعکاس نسبی نرخ تورم در نرخ‌های بهره که علت آن تفاوت در جنس نرخ تورم ما که از نوع تورم رکودی است، لزوماً خود را در نرخ بهره منعکس نمی‌کند. بنابراین این نرخ‌های بهره پایین زمینه‌ساز و کمک‌کننده به فروش اوراق بدهی دولت است.

وی ادامه داد: یکی از آثار منفی فروش اوراق بدهی دولت فشار بر نرخ بهره است و در حال حاضر نرخ بهره رو به پایین است به همین دلیل از این حیث اقدام فروش وسیع اوراق بدهی می‌تواند باعث فشار بر نرخ بهره نشود.

این کارشناس اقتصادی متذکر شد: تنها موردی که موجب نگرانی است اینکه انتشار اوراق آیا منجر به واگرایی بدهی دولت در آینده خواهد شد یا نه؟ به هر حال مسئله اصلی این است که این سیاست نوعی استقراض است و باید سر موقع و دقیق بازپرداخت شود وگرنه باعث بی‌اعتباری دولت می‌شود. باید توجه داشت که این استقراض مانند قرض دولت از بانک‌ها، بانک مرکزی، نهادهای عمومی‌و شبه عمومی‌نیست که در آن بتوان نوکول کرد.

وی ادامه داد: در اوراق بدهی اگر یک روز تاخیر باشد خبر آن منتشر شده و باعث بی‌اعتباری نهاد دولت می‌شود و همین دلیل حتماً سر فرصت باید بازپرداخت شود و این بازپرداخت شاید بودجه دولت در سال‌های آینده را تحت فشار قرار دهد. بنابراین باید توجه کرد که این اوراق در چه مقیاسی اگر منتشر شود، در آینده بحرانی از جنس یک گلوله برفی بزرگ شده بعنوان بدهی دولت بجا نمی‌گذارد.

بالا رفتن بادکنکی ارزش سهام زیان هنگفتی را نصیب افراد جامعه می‌کند/ نباید باعث مرگ کوتاه مدت بازاری مثل مسکن شویم
بازدید : 1354
دوشنبه 4 خرداد 1399 زمان : 1:23

تعریف عملیات بازار باز : دولت بخشی از بدهی خود به بانکها را تبدیل به اوراق بدهی کند و بانک مرکزی این اوراق را خریداری کند .

این درست ترین اقدامی‌است که در این تاریخ باید انجام شود .

اما دولت چقدر به بانکها بدهکار است ؟

در مورد بدهی دولت به شبکه بانکی ، ملاک سازمان حسابرسی است ، بانکها در خصوص طلب خود از دولت سود محاسبه می‌کنند و این مورد پذیرش سازمان حسابرسی نیست ، سازمان حسابرسی تا پایان سال ۹۶ بدهی دولت را ۸۵ هزار میلیارد تومان قطعیت داده است و همین باید ملاک باشد . اختلاف بین رقم سازمان حسابرسی با بانکها سود و جریمه دیرکرد است که بانکها حساب می‌کنند و سازمان حسابرسی وفق قانون نمی‌پذیرد . بانکها آرزو‌های خود را به جای طلب از دولت می‌آورند .

بانکها طلب خود از دولت را در اسفند ۹۶ بالغ بر ۲۰۲ هزار میلیارد تومان اعلام می‌کنند که رقم صحیح ۸۵ هزار میلیارد تومان است .

بانکها در آذر ۹۸ نیز طلب خود از دولت را ۲۷۰ هزار میلیارد تومان اعلام می‌کنند که این هم واقعی نیست به بدهی دولت سود و جریمه دیرکرد تعلق نمی‌گیرد .

بانکها خوب است نه خودشان را گول بزنند و نه مردم را ، بانکها طلب خود از دولت را چهار برابر حساب کردن تا صورت‌های مالی را مطلوب نشان دهند ، حسابسازی است .

صورت‌های مالی بانکها باید بر اساس طلب واقعی از دولت دیده شود .

در خصوص طلب بانک مسکن از دولت هم جای بحث هست ، حسابرسی شده دولت ۲۷ هزار میلیارد تومان به بانک مسکن تا اسفند ۹۶ بدهکار بود .

بانک مسکن بابت مسکن مهر به بانک مرکزی بدهکار است دولت هم بابت پذیرفته بخشی از تسهیلات بانک مسکن در گذشته ، با بهره کمتر پرداخت شود و دولت اختلاف آن را بپردازد ، بهتر است این دو نوع بدهی با یک مصوبه مجلس با هم تهاتر شود .نه خانی آمده و نه خانی رفته .

احمدی نژاد در ماه آخر ریاست جمهوری قصد داشت تا این نوع بدهی‌ها را با هم تهاتر کند که اقدام درستی بود اما از این حرف درست ، یک سری ایراد درست گرفته شد و با رای دادگاه انجام نشد ، ایراد‌هایی که گرفته شد درست بود ولی این حرف‌های درست یک سری نتایج نادرست داشت که دیده نشد .

نهایتا بدهی دولت به بانک مسکن شوخی است و نه بیشتر از این و بدهی دولت به بانکهای بورسی کاملا جدی است و باید پرداخت شود .

بدهی دولت به بانکها تا پایان سال ۹۶ منهای بانک مسکن ، ۵۸ هزار میلیارد تومان است .

بخشی از این بدهی با مصوبات بودجه ٩٧ و ٩٨ تهاتر شد که باید از رقم ۵٨ هزار میلیارد تومان اسفند ٩۶ کسر شود و رقم دقیق مبلغ باقی مانده را سازمان حسابرسی باید اعلام کند .

انتشار اوراق بدهی معادل این میزان بدهی ( کمتر از ۵۸ هزار میلیارد تومان ) گره گشاست .

از قول مقامات بانک مرکزی نقل شده که دولت نپذیرفته به جای بدهی قبلی خود به بانکها اوراق منتشر کند .

وقتی بانک مرکزی ۵۸ هزار میلیارد تومان بدهی را ۲۷۰ هزار میلیارد تومان تقویم می‌کند پاسخ دولت نیز منفی است ، چنین خواسته‌‌‌ای چنین جوابی هم دارد.

راه حل کشور در شرایط فعلی ، استقراض دولت است اما بدهی دولت را چهار برابر نشان دادن اولا برای دولتی که می‌خواهد استقراض کند شرایط اقلیمی‌و روانی مناسبی ایجاد نمی‌کند و ثانیا یا پرداخت طلب بانکها از محل عملیات باز ، دست بانکها بازتر میشود.

🔹انتشار اوراق بدهی؛ تنها راهکار تامین کسری بودجه یا حواله بدهی به آینده/ حسن درودیان
بازدید : 631
جمعه 1 خرداد 1399 زمان : 22:23

🌀 در کمتر از سه سال فعالیت دولت دوازدهم قیمت دلار بیش از ۴ برابر افزایش یافته و میانگین افزایش سالانه آن به ۶۵ درصد بالغ شده است.

🔸میانگین سالانه افزایش نرخ ارز در دولت پنجم: ۸ درصد

🔸میانگین سالانه افزایش نرخ ارز در دولت ششم: ۳۱ درصد

🔸میانگین سالانه افزایش نرخ ارز در دولت هفتم: ۱۴ درصد

🔸میانگین سالانه افزایش نرخ ارز در دولت هشتم: ۳ درصد

🔸میانگین سالانه افزایش نرخ ارز در دولت نهم: ۳ درصد

🔸 میانگین سالانه افزایش نرخ ارز در دولت دهم: ۳۴ درصد

🔸 میانگین سالانه افزایش نرخ ارز در دولت یازدهم: ۵ درصد

🔸 میانگین سالانه افزایش نرخ ارز در دولت دوازدهم (سه ساله): ۶۵ درصد

🔸 میانگین سالانه افزایش نرخ ارز دوره‌هاشمی: ۱۹ درصد

🔸 میانگین سالانه افزایش نرخ ارز دوره خاتمی: ۸ درصد

🔸 میانگین سالانه افزایش نرخ ارز دوره احمدی نژاد: ۱۷ درصد

🔸 میانگین سالانه افزایش نرخ ارز دوره روحانی (۷ ساله): ۲۷ درصد

افزایش نرخ ارز یک قرن دوره قاجاریه (قرن نوزدهم میلادی): ۴۵۰ درصد

افزایش نرخ ارز نیم قرن دوره پهلوی: ۴۰۰ درصد

دانلود فیلم دوباره زندگی
بازدید : 599
جمعه 1 خرداد 1399 زمان : 22:23

بازار سرمایه‌ای که ۳ماه است از شاخص ۵۰۰ هزار تا رسیده به یک میلیون، اثراتش را در بازار ارز و طلا و سکه گذاشته است. اقتصاد به هم پیوسته است. نمی‌توان عملکرد بانک مرکزی را مجزای مجموعه عملکرد سایر بخش‌ها دید.

تا قبل از سال جاری بانک مرکزی توانسته بود تا حدی بازار ارز را کنترل کند و نوسان شدید را شاهد نبودیم گرچه سطح قیمت ارز همچنان بالا بود. زمانی که مرزها مسدود می‌شود صادرات خیلی کند می‌شود. صادرات غیرنفتی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و از همین دریچه هم است که نرخ دلار صرافی به ۱۶ و ۷۰۰ و نیمایی به ۱۵ هزار تومان رسیده است.

چهار دارایی مسکن، خودرو، ارز و طلا طی دو سال گذشته تقریبا دو برابر شد. ولی بازار سرمایه طی همین دوره ۱۰ برابر شده است.با توجه به اصل هم‌گرایی قیمت بازارها باید قیمت این بازار با سایر بازارها هم‌خوان شود.

➖ قیمت مسکن با تأخیر ولی بقیه بازارها همین الان به اتفافات بورس واکنش نشان دادند. از اسفندماه هم تحریم‌ها تشدید شد و طرف‌های صادرات پتروشیمی‌با شرکای ایران وارد مذاکره شدند و این بخش را هم تحت فشار بیشتر قرار دادند. از ابتدای سال ۹۹ چالش‌های نوظهوری برای بانک مرکزی بروز و بازار ارز را با بحران جدی مواجه کرده است.

بزرگترین شوک ارزی تاریخ اقتصاد ایران در دولت دوازدهم
بازدید : 648
جمعه 1 خرداد 1399 زمان : 22:23

بازار سرمایه در حال حاضر وسعت قابل قبولی پیدا کرده و نسبت به گذشته رشد قابل توجهی پیدا کرده است. همیشه آرزو داشتیم مردم بجای اینکه پول خود را در بازار ارز و طلا و یا زمین سرمایه گذاری کنند در بازار سرمایه وارد کنند و یا نقدینگی مردم وارد بازار پول شود چراکه فرض بر این است که بانک تسهیلات به کسب و کار‌ها داده و اشتغال ایجاد میکند. نقدینگی ورودی به بازار سرمایه هم جدا از معاملاتی که بین افراد انجام می‌شود بخشی از آن به صنعت و نهایتا اشتغال تبدیل می‌شود. اما اگر این نقدینگی به طلا و سکه تبدیل شود فقط قیمت آن بالا می‌رود درحالیکه ارزش افزوده‌‌‌ای ایجاد نخواهد کرد. لذا همه دولت‌ها تمایل دارند تا نقدینگی را به بازار پول و سرمایه هدایت کنند و مردم از این طریق به موضوع پس انداز شخصی بپردازند.

ما خوشحال هستیم که بازار سرمایه با تلاش‌ها و اقدامات و شانس‌هایی که ایجاده شده، وسعت قابل ملاحظه‌‌‌ای در این سالها پیدا کرده است.

خوشبختانه محدودیت‌های بازار ارز و بازده کم این بازار در سال‌های اخیر بخصوص با اقدامات رییس کل بانک مرکزی در چند سال اخیر مثبت شد و نقدینگی به بازار سرمایه حرکت کرد. همزمان پول از بازار مسکن و بساز بفروش‌ها هم به بورس منتقل شده است. لذا حجم زیادی نقدینگی بویژه به بازار سهام وارد شد اما متاسفانه درمقابل، سهم به میزان کافی در این بازار وجود نداشت و باعث شد که قیمت‌ها به شدت بالا رود.

اگردر طول دو سال گذشته که شاخص خیلی افزایش داشته ، عرضه تدریجی سهام انجام شده بود می‌توانستیم رشد بازار را برای طولانی مدت ادامه بدیم و پیش برویم. به این ترتیب تازه واردان به بازار هم هراس نمی‌کنند. حرفه ای‌های بازار مثل مدیران صندوق‌ها، تامین سرمایه‌ها، صندوق‌های بازنشستگی و ... الان باید تلاش کنند که بازار و مردم تازه وارد به آن را حفظ کنند چراکه در پی افزایش ناگهانی، ریزش خواهیم داشت و با خروج این افراد، بازار از بین می‌رود. حرفه ای‌ها می‌دانند که بازار اگر تند رفته کمی‌برمیگردد و دوباره شروع به رشد می‌کند ولی تازه واردان نمی‌دانند و هراس می‌کنند. این هراس شبیه bank run (بیرون کشیدن پول از بانک بعلت ترس از ورشکستگی و از بین رفتن بانک) اگر این اتفاق برای بازار سرمایه بیفتد بازار دچار مشکل می‌شود.

کارشناس‌های بازار معتقد هستند که بازار تند رفته و بخشی از بازده آینده خود را پیش خور کرده است. فرض کنید بازار ۲ سال اینده خود را پیش خور کرده حالا برای اینکه مردم جدید از بازار خارج نشوند چه کنیم؟ چون عقلای بازار در دو ساله گذشته باید رشد بازار را باعرضه خود کنترل می‌کردند. در کنار دولت که دیر اقدام به عرضه کرد،‌خیلی از صندوق‌ها و بنیادها توانایی عرضه را داشتند اما متاسفانه به این معجزه معتقد شدند که قیمت‌ها روزانه ۳٪‌افزایش خواهد یافت و عرضه نکردند.

در اقتصادی که در سال گذشته رشد منفی ۶ درصدی داشتیم و کرونا نیز آن را تشدید کرده ، واضح است که رشد قیمت سهام حاصل از تورم است. تورم ما ۴۰٪‌بوده اما رشد بازار سرمایه بیشتر از تورم بوده.

🔹تورم ما در طی دو سال گذشته حدود ۴۰٪‌بوده اما رشد بازار بیشتر از تورم بوده. اما این شتاب بیشتر بوده. برخی اعتقاد دارند سهام قبلا زیر قیمت بوده است. اما هرگونه تحلیل کنیم ۴-۵ برابر شدن شاخص در طول یک الی دو سال قابل توجیه نیست. واضح است که بازار در حوزه‌هایی تند رفته و باید نرخ رشد کمتری می‌داشت که رشدش پایدار بماند.

🔹حالا که در این نقطه میخواهیم بازار را حفظ کنیم و پول از بازار خارج نشود، اگر این پول به بازار مسکن و به ویژه ارز برگردد به شدت به نظام قیمت ‌ها صدمه خواهد زد و قیمت کالا و خدمات را برای مردم افزایش خواهد داد.لذا طبیعی است که دولت و دست اندرکاران بازار می‌خواهند بازار را حفظ کنند. منفی شدن چندروزه بازرا پس از رشد زیاد نگرانی ایجاد نمی‌کند اما اگر تداوم پیدا کند باعث نگرانی خواهد شد. بنابراین سوالی که جلوی کلیه کارشناسان بازار و دست اندرکاران قرار دارد این است؛ چگونه بازار را حفظ کنیم.

👈راهکار اول انتشار اوراق با درآمد ثابت fix income برای جلوگیری از خروج پول از بازار سرمایه است. امکان صدور مجوز برای شرکت‌ها در این حوزه وجود دارد.

مردم عادی باید به سمت صندوق‌ها هدایت شوند و از خرید تک سهم به شکل مستقیم توسط افراد جلوگیری شود. ضروری است صاحبان صندوق‌ها با سلامت با مردم کار کنند و به حفظ بازار علاقه مند باشند.

👈راهکار دوم افزایش تعداد صندوق‌های طلا در بازار، البته عدم تطبیق قیمت سکه در این بازار باید در جای خود مرتفع شود. صندوق‌های طلا این امکان رو میدهد که افرادی که میخواهند با طلا یا ارز خود را پوشش دهند معادل ریالی اش را داشته باشند لذا جلوگیری از خروج این نقدینگی به بازار ارز و طلا می‌شود.

👈راهکار Put otpion به این معنا که یک سهامدار پیشنهاد می‌دهد که در آخر سال حداقل اندازه قیمت امروز بعلاوه سود بانکی حاضرم سهم را بخرم. لذا باعث خواهد شد افرادی که سهام ارزنده خریداری کرده اند نگران ریزیش نشود. همانگونه که یک بانک بد به واسطه سودهای سپرده غیر منطقی باعث صدمه به یک بانک خوب می‌شود در بازار سهام نیز وقتی نگرانی ایجاد می‌شود، افراد غیرحرفه‌‌‌ای سهام خوب را هم می‌فروشند.

بازارگردان‌های مناسب روی سهام خوب به کار بگیریم که قیمت را در رنج خاصی مطابق با قیمت ذاتی سهم نگه دارند. و ضمنا صندوق تثبیت می‌تواند متناسب با عرضه‌های دولت، بخشی از سهام را نگه دارد و به آرامش بازار کمک کند.

چرایی افزایش قیمت ارز در روزهای اخیر/ وحید شقاقی شهری
بازدید : 529
شنبه 26 ارديبهشت 1399 زمان : 15:22

بینش کلیدی آدام اسمیت در ثروت ملل خیلی ساده است؛ یک مبادله داوطلبانه انجام نمیشود مگر دوطرف باور داشته باشند از آن منتفع میشوند بیشتر اشتباهات اقتصادی از نادیده گرفتن این بینش ناشی میشوند.

کلاس آنلاین پایه دهم - جلسه ششم (با هم بیندیشیم صفحه ۱۰۷ شیمی دهم)
برچسب ها

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 2
  • بازدید کننده امروز : 3
  • باردید دیروز : 33
  • بازدید کننده دیروز : 32
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 234
  • بازدید ماه : 1651
  • بازدید سال : 25189
  • بازدید کلی : 60091
  • کدهای اختصاصی