loading...

Economy Scientific Society of Shiraz Azad University

انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

بازدید : 647
جمعه 1 خرداد 1399 زمان : 22:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

بازار سرمایه‌ای که ۳ماه است از شاخص ۵۰۰ هزار تا رسیده به یک میلیون، اثراتش را در بازار ارز و طلا و سکه گذاشته است. اقتصاد به هم پیوسته است. نمی‌توان عملکرد بانک مرکزی را مجزای مجموعه عملکرد سایر بخش‌ها دید .

تا قبل از سال جاری بانک مرکزی توانسته بود تا حدی بازار ارز را کنترل کند و نوسان شدید را شاهد نبودیم گرچه سطح قیمت ارز همچنان بالا بود. زمانی که مرزها مسدود می‌شود صادرات خیلی کند می‌شود. صادرات غیرنفتی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و از همین دریچه هم است که نرخ دلار صرافی به ۱۶ و ۷۰۰ و نیمایی به ۱۵ هزار تومان رسیده است .

چهار دارایی مسکن، خودرو، ارز و طلا طی دو سال گذشته تقریبا دو برابر شد. ولی بازار سرمایه طی همین دوره ۱۰ برابر شده است.با توجه به اصل هم‌گرایی قیمت بازارها باید قیمت این بازار با سایر بازارها هم‌خوان شود .

➖ قیمت مسکن با تأخیر ولی بقیه بازارها همین الان به اتفافات بورس واکنش نشان دادند. از اسفندماه هم تحریم‌ها تشدید شد و طرف‌های صادرات پتروشیمی‌با شرکای ایران وارد مذاکره شدند و این بخش را هم تحت فشار بیشتر قرار دادند. از ابتدای سال ۹۹ چالش‌های نوظهوری برای بانک مرکزی بروز و بازار ارز را با بحران جدی مواجه کرده است.

۹۹/۰۲/۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰

مجتبی کریم آقایی

بازدید : 720
جمعه 1 خرداد 1399 زمان : 22:23
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

بازار سرمایه در حال حاضر وسعت قابل قبولی پیدا کرده و نسبت به گذشته رشد قابل توجهی پیدا کرده است. همیشه آرزو داشتیم مردم بجای اینکه پول خود را در بازار ارز و طلا و یا زمین سرمایه گذاری کنند در بازار سرمایه وارد کنند و یا نقدینگی مردم وارد بازار پول شود چراکه فرض بر این است که بانک تسهیلات به کسب و کار‌ها داده و اشتغال ایجاد میکند. نقدینگی ورودی به بازار سرمایه هم جدا از معاملاتی که بین افراد انجام می‌شود بخشی از آن به صنعت و نهایتا اشتغال تبدیل می‌شود. اما اگر این نقدینگی به طلا و سکه تبدیل شود فقط قیمت آن بالا می‌رود درحالیکه ارزش افزوده‌‌‌ای ایجاد نخواهد کرد. لذا همه دولت‌ها تمایل دارند تا نقدینگی را به بازار پول و سرمایه هدایت کنند و مردم از این طریق به موضوع پس انداز شخصی بپردازند .

ما خوشحال هستیم که بازار سرمایه با تلاش‌ها و اقدامات و شانس‌هایی که ایجاده شده، وسعت قابل ملاحظه‌‌‌ای در این سالها پیدا کرده است .

خوشبختانه محدودیت‌های بازار ارز و بازده کم این بازار در سال‌های اخیر بخصوص با اقدامات رییس کل بانک مرکزی در چند سال اخیر مثبت شد و نقدینگی به بازار سرمایه حرکت کرد. همزمان پول از بازار مسکن و بساز بفروش‌ها هم به بورس منتقل شده است. لذا حجم زیادی نقدینگی بویژه به بازار سهام وارد شد اما متاسفانه درمقابل، سهم به میزان کافی در این بازار وجود نداشت و باعث شد که قیمت‌ها به شدت بالا رود .

اگردر طول دو سال گذشته که شاخص خیلی افزایش داشته ، عرضه تدریجی سهام انجام شده بود می‌توانستیم رشد بازار را برای طولانی مدت ادامه بدیم و پیش برویم. به این ترتیب تازه واردان به بازار هم هراس نمی‌کنند. حرفه ای‌های بازار مثل مدیران صندوق‌ها، تامین سرمایه‌ها، صندوق‌های بازنشستگی و ... الان باید تلاش کنند که بازار و مردم تازه وارد به آن را حفظ کنند چراکه در پی افزایش ناگهانی، ریزش خواهیم داشت و با خروج این افراد، بازار از بین می‌رود. حرفه ای‌ها می‌دانند که بازار اگر تند رفته کمی‌برمیگردد و دوباره شروع به رشد می‌کند ولی تازه واردان نمی‌دانند و هراس می‌کنند. این هراس شبیه bank run ( بیرون کشیدن پول از بانک بعلت ترس از ورشکستگی و از بین رفتن بانک) اگر این اتفاق برای بازار سرمایه بیفتد بازار دچار مشکل می‌شود .

کارشناس‌های بازار معتقد هستند که بازار تند رفته و بخشی از بازده آینده خود را پیش خور کرده است. فرض کنید بازار ۲ سال اینده خود را پیش خور کرده حالا برای اینکه مردم جدید از بازار خارج نشوند چه کنیم؟ چون عقلای بازار در دو ساله گذشته باید رشد بازار را باعرضه خود کنترل می‌کردند. در کنار دولت که دیر اقدام به عرضه کرد،‌خیلی از صندوق‌ها و بنیادها توانایی عرضه را داشتند اما متاسفانه به این معجزه معتقد شدند که قیمت‌ها روزانه ۳ ٪ ‌افزایش خواهد یافت و عرضه نکردند .

در اقتصادی که در سال گذشته رشد منفی ۶ درصدی داشتیم و کرونا نیز آن را تشدید کرده ، واضح است که رشد قیمت سهام حاصل از تورم است. تورم ما ۴۰ ٪ ‌بوده اما رشد بازار سرمایه بیشتر از تورم بوده.

🔹 تورم ما در طی دو سال گذشته حدود ۴۰ ٪ ‌بوده اما رشد بازار بیشتر از تورم بوده. اما این شتاب بیشتر بوده. برخی اعتقاد دارند سهام قبلا زیر قیمت بوده است. اما هرگونه تحلیل کنیم ۴-۵ برابر شدن شاخص در طول یک الی دو سال قابل توجیه نیست. واضح است که بازار در حوزه‌هایی تند رفته و باید نرخ رشد کمتری می‌داشت که رشدش پایدار بماند .

🔹 حالا که در این نقطه میخواهیم بازار را حفظ کنیم و پول از بازار خارج نشود، اگر این پول به بازار مسکن و به ویژه ارز برگردد به شدت به نظام قیمت ‌ها صدمه خواهد زد و قیمت کالا و خدمات را برای مردم افزایش خواهد داد.لذا طبیعی است که دولت و دست اندرکاران بازار می‌خواهند بازار را حفظ کنند. منفی شدن چندروزه بازرا پس از رشد زیاد نگرانی ایجاد نمی‌کند اما اگر تداوم پیدا کند باعث نگرانی خواهد شد. بنابراین سوالی که جلوی کلیه کارشناسان بازار و دست اندرکاران قرار دارد این است؛ چگونه بازار را حفظ کنیم .

👈 راهکار اول انتشار اوراق با درآمد ثابت fix income برای جلوگیری از خروج پول از بازار سرمایه است. امکان صدور مجوز برای شرکت‌ها در این حوزه وجود دارد .

مردم عادی باید به سمت صندوق‌ها هدایت شوند و از خرید تک سهم به شکل مستقیم توسط افراد جلوگیری شود. ضروری است صاحبان صندوق‌ها با سلامت با مردم کار کنند و به حفظ بازار علاقه مند باشند .

👈 راهکار دوم افزایش تعداد صندوق‌های طلا در بازار، البته عدم تطبیق قیمت سکه در این بازار باید در جای خود مرتفع شود. صندوق‌های طلا این امکان رو میدهد که افرادی که میخواهند با طلا یا ارز خود را پوشش دهند معادل ریالی اش را داشته باشند لذا جلوگیری از خروج این نقدینگی به بازار ارز و طلا می‌شود .

👈 راهکار Put otpion به این معنا که یک سهامدار پیشنهاد می‌دهد که در آخر سال حداقل اندازه قیمت امروز بعلاوه سود بانکی حاضرم سهم را بخرم. لذا باعث خواهد شد افرادی که سهام ارزنده خریداری کرده اند نگران ریزیش نشود. همانگونه که یک بانک بد به واسطه سودهای سپرده غیر منطقی باعث صدمه به یک بانک خوب می‌شود در بازار سهام نیز وقتی نگرانی ایجاد می‌شود، افراد غیرحرفه‌‌‌ای سهام خوب را هم می‌فروشند .

بازارگردان‌های مناسب روی سهام خوب به کار بگیریم که قیمت را در رنج خاصی مطابق با قیمت ذاتی سهم نگه دارند. و ضمنا صندوق تثبیت می‌تواند متناسب با عرضه‌های دولت، بخشی از سهام را نگه دارد و به آرامش بازار کمک کند.

۹۹/۰۲/۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰

مجتبی کریم آقایی

بازدید : 586
شنبه 26 ارديبهشت 1399 زمان : 15:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

بینش کلیدی آدام اسمیت در ثروت ملل خیلی ساده است؛ یک مبادله داوطلبانه انجام نمیشود مگر دوطرف باور داشته باشند از آن منتفع میشوند بیشتر اشتباهات اقتصادی از نادیده گرفتن این بینش ناشی میشوند.

۹۹/۰۲/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰

مجتبی کریم آقایی

برچسب ها
بازدید : 533
شنبه 26 ارديبهشت 1399 زمان : 15:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

بانک‌ها در پایان دوره مالی کوتاه مدت (روزانه یا هفتگی) با مازاد یا کسری نقدینگی مواجه می‌شوند که باید آن را به تعادل برسانند .

اگر بانکی با کسری نقدینگی مواجه شود باید با استقراض یا وام گرفتن در صدد جبران آن برآید، از سوی دیگر برای به تعادل رساندن مازاد نقدینگی خود نیز باید اقدام به عرضه آن کنند .

بانک‌ها برای اینکه برای حل این مشکل به بانک مرکزی متوسل نشوند بازاری را به نام بازار بین‌ بانکی تشکیل داده که در آن اقدام به عرضه و تقاضای نقدینگی آن هم به صورت وام می‌کنند .

بنابراین در بازار بین بانکی، انتقال نقدینگی از موسسات مالی دارای مازاد به موسسات مالی دارای کسری وجوه است .

عمده وام‌های بین بانکی دارای سررسید یک هفته و کمتر بوده و اکثرا وام‌های یک شبه بر مبنای یک نرخ سودی است که به آن نرخ سود بین بانکی می‌گویند.

۹۹/۰۲/۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰

مجتبی کریم آقایی

بازدید : 490
چهارشنبه 23 ارديبهشت 1399 زمان : 6:27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

برای برآورد روند بلندمدت شاخص قیمت کل سهام، عوامل مهم محیطی اقتصاد کلان به شرح زیر به‌عنوان عوامل اثرگذار در شاخص قیمت سهام در نظر گرفته شد که انتظار می‌رود دارای بیشترین تاثیر بر جریان سودهای مورد‌نظر یا نرخ‌های تنزیل باشند .

- قیمت حقیقی نفت، به‌عنوان نماد وابستگی نفتی و مشخصه ساختار اقتصادی

- ارزش افزوده حقیقی بخش قابل تجارت، به‌عنوان نماینده بخش واقعی اقتصاد

- حجم حقیقی نقدینگی، به‌عنوان نماینده سیاست پولی و بخش اسمی‌اقتصاد

- نرخ ارز حقیقی، به‌عنوان نماینده دارایی جایگزین سهام

- نرخ سود حقیقی به‌عنوان نماینده دارایی جایگزین سهام

تابع فوق با استفاده از داده‌های فصلی و با روش خودرگرسیون با وقفه‌های توزیعی (ARDL) مورد برآورد قرار گرفت و سپس بر اساس آن شاخص قیمت سهام برای فصول سال ۹۸ و فصل اول ۹۹ پیش‌بینی شد .

نتایج برآوردها نشان می‌دهد که در بلندمدت، افزایش حجم حقیقی نقدینگی، تولید بخش حقیقی، نرخ ارز حقیقی و اثر نفت بر شاخص کل قیمت بازار سهام مثبت است، در حالی که افزایش نرخ سود حقیقی بانکی اثر منفی بر بازار سهام دارد. افزایش درآمد حاصل از صادرات نفت علاوه بر اینکه مستقیما سودآوری بنگاه‌های فعال در صنایع نفتی را افزایش می‌دهد از مکانیزم‌های دیگری نظیر تامین ارز وارداتی کالاهای سرمایه‌ای و مواد اولیه قادر است که منجر به افزایش قیمت سهام شود. از سوی دیگر افزایش ارزش افزوده بخش قابل تجارت، (با حضور سهم مهمی‌از بنگاه‌های این بخش در بازار سهام) باعث افزایش قیمت سهام می‌شود .

افزایش نقدینگی علاوه بر کاهش هزینه سرمایه بنگاه‌ها و افزایش قیمت سهام، می‌تواند با افزایش تقاضای سهام و همچنین تورم همراه شود که مجددا به افزایش قیمت سهام ختم می‌شود. نرخ ارز حقیقی نیز به‌طور مستقیم بر ارزش صادرات بنگاه‌ها و توان رقابت‌پذیری آنها تاثیر می‌گذارد، به‌علاوه افزایش نرخ ارز حقیقی بر ارزش جایگزینی بنگاه‌ها نیز اثرگذار بوده و باعث افزایش ارزش بنگاه‌ها می‌شود.

بازدید : 625
چهارشنبه 23 ارديبهشت 1399 زمان : 6:27
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

 

این روزها بسیاری از اساتید اقتصاد از حبابی شدن بورس می‌گویند. مقالاتی که تقریبا همه روزه در جراید و فضای مجازی استدلال‌هایی بر حبابی بودن بازار می‌کنند .

آخرین آنها سرمقاله امروز استاد سابق و بسیار محترم بنده دکتر حسن درگاهی در دنیای اقتصاد است .

  علی رغم این هشدارها ولیکن رفتار آحاد مردم هیچ اثری از هشدارهای اقتصاددانان در خود نشان نمی‌دهد .

چگونه قیمتی که تا این حد حبابی است ولی نه تنها دست نامرئی بازار با مکانیزم خود تنظیمش آن را اصلاح نکرده،

بلکه حتی این حجم از هشدارهای اساتید اقتصاد هم بی اثر است؟

به نظر می‌رسد مساله به همین سادگی‌ها نباشد .

آیا می‌توان تبیین ساده‌‌‌ای برای این رفتار ارائه کرد؟

کوتاه ترین و ساده ترین تبیین یک کلمه است: انتظارات آینده نگر .

کمی‌مفصل تر به نظر می‌رسد اکثریت جامعه ایرانی در فضای مبهم آینده کشور، تورم بالایی را پیش بینی کرده است .

برای توضیح مکانیزم انتظارات مدل‌های ریاضی پیچیده‌‌‌ای ایجاد شده است. اما برای درک این مکانیزم نیازی به دانستن این روابط ریاضی نیست .

  برای درک اثرات ملموس تر رابطه انتظارات و قیمت در بورس ایران، نگاهی به یک بازار عجیب دیگر یعنی رمز ارزها نکات آموزنده‌‌‌ای در خود دارد .

آیا رمز ارز یک دارایی دارای ارزش ذاتی است؟ خیر

آیا صورت سود و زیان سه ماهه و شش ماهه منتشر می‌کند؟ خیر

پس چرا فقط در 5 روز اخیر بیت کوین حدود 40 درصد افزایش قیمت داشته است؟

زیرا آحاد اقتصادی انتظار افزایش قیمت آن پس از رکود کرونا و همچنین نصف شدن استخراج در هفته آتی را دارند و همین انتظارات کافی است تا باعث رشد یک دارایی بدون ارزش ذاتی شود .

سوال دیگر: چرا اگر انتظارات قیمتی هست فقط در بورس این مقدار نمود دارد؟

پاسخ به این سوال به نظرم دیگر یک کلمه نیست و در عوض چند مورد است که جدی ترین آنها را ذکر می‌کنم :

1 - برای مدت‌های طولانی بورس ایران بازاری بسیار کوچک و فعالیت در آن بسیار پر اصطکاک بود. احتمالا خیلی از شما کاغذهای سهام نسل‌های قبل را به یاد دارید .

فقط در یک و نیم سال گذشته حجم کدهای حقیقی و حقوقی در بورس ایران حدودا ده برابر شده است که اکثر آنها دسترسی به اینترنت دارند .

بنابر این دیگر راحت ترین حمله سفته بازانه برای حفظ دارایی‌ها، صرافی‌های میدان فردوسی نیست بلکه صفحه موبایل و وبسایت کارگزاری است .

2 - جامعه ایرانی باور دارد که بورس و رشد آن مورد حمایت دولت است ولی خودرو و دلار نه تنها حمایت نمی‌شوند، بلکه با سرکوب قیمتی مواجه هستند .

3- آثار جدی تمایل افزایش قیمت را در قیمت خودرو، دلار و مسکن و طلا می‌توان یافت ولی این بار (بازهم به دلیل 1)، نوبت این دارایی‌هاست که با وقفه زمانی پس از مدتی به دنبال حمله‌های سفته بازانه به بورس فراگیر شده و کم اصطکاک ایران حرکت کنند.

بازدید : 459
يکشنبه 20 ارديبهشت 1399 زمان : 3:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

ندری عضو پژوهشکده پولی و مالی کشور با بیان اینکه ارزش ریال در برابر دلار بعد از انقلاب حدود ۲۲۸۵ برابر کمتر شده است، ادامه داد: اگر بانک مرکزی، مجلس و دولت فکری به حال افزایش نرخ تورم و سرعت فزاینده نقدینگی نکنند، کمتر از ۱۰ سال دیگر باید ۴ صفر دیگر از پول ملی خود کم کنیم .

کامران ندری عضو پژوهشکده پولی و بانکی کشور در گفتگو با بازار با بیان اینکه در شرایط فعلی اولویت اقتصاد کشور حذف چهار صفر و تغییر واحد پول ملی کشور نیست، ادامه داد: مهم‌ترین مشکلی که اقتصاد ایران را تهدید ‌می‌کند، افزایش سریع نقدینگی و بالا رفتن نرخ تورم است که به نظر ‌می‌رسد مسئولان بانکی و دولتی آن را فراموش کرده اند .

به گفته او، اگر دولت و بانک مرکزی فکری به حال تورم نکند و نقدینگی با همین سرعت روبه افزایش باشد، کمتر از ۱۰ سال دیگر باید ۴ صفر دیگر از پول ملی خود کم کنیم .

به عنوان مثال در مجارستان در فاصله ۱۱ ماه قیمت‌ها ۱۰ به توان ۲۷ برابر ‌می‌شود. طبیعی است که در چنین کشوری مسئولان ناچارند هر چند وقت یکبارواحد پولی تغییر دهند یا صفرهای پول ملی خود را کم کنند .

او با بیان اینکه ونزوئلای امروز، همانند زیمبابوی دیروز است، افزود: شاید مسئولان ونژوئلا هم فکر نمی‌کردند در ظرف چند سال شاهد فروریزی پول ملی خود به صورت تمام عیار باشند .

هر چند که شرایط تورم در ایران هنوز به بدی کشورهایی که دچار ابرتورم هستند، نیست اما ادامه سیاست‌های اشتباه ‌می‌تواند ما را در این مسیر قرار دهد و مسئولان بانک مرکزی باید توجه زیادی به این مساله بکند .

کاهش مداوم ارزش پول ملی

این کارشناس بانکی در ادامه به کاهش ارزش پول ملی اشاره کرده و گفت: هر دلار در سال‌های ابتدایی انقلاب معادل ۷۰ ریال بود اما این ارزش به حدود ۱۶۰ هزار ریال افزایش پیدا کرده است که اتفاقا بیشتر این کاهش هم در ۱۰ سال گذشته رخ داده است

ندری با اشاره به رشد ۲۸.۲ درصدی نقدینگی در سال ۹۸ تصریح کرد: اگر ما فقط با رکود مواجه بودیم رشد نقدینگی سیاستی انبساطی را باید اجرا می‌کردیم و کمک می‌کرد، اما ما در کنار رکود، دچار تورم هم هستیم و لذا حذف 4 صفر کمکی به اقتصاد نمی‌کند .

حذف ۶ صفر از معاملات کوچه بازاری

ندری هدف اصلی این تغییر را سهولت در امور حسابداری دانست و گفت: البته مردم خیلی قبل تر این تغییرات را انجام داده اند. به عنوان مثال در بازار محصولاتی همچون خودرو عملا حدود ۶ صفر از واحد پول ملی حذف شده است. به عنوان مثال در بازارهایی همچون خودرو و مسکن مردم از مدت‌ها قبل خود ۶ صفر را حذف کرده اند. به عنوان مثال خودرویی که ۱۰۰ میلیون قیمت دارد در صحبت‌های محاوره‌‌‌ای ۱۰۰ تومان اعلام ‌می‌شود .

او ادامه داد: از آنجاییکه این تغییر واحد پولی و حذف ۴ صفر قرار است ظرف مدت ۲ تا ۵ سال در کشور اجرایی شود، بار مالی سنگینی را به کشور تحمیل نخواهد کرد چرا که در شرایط عادی هم در این بازه زمانی خیلی از اسکناس‌ها قدیمی‌شده و بانک مرکزی ناچار به تعویض آنها می‌شود.

۹۹/۰۲/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰

مجتبی کریم آقایی

بازدید : 652
يکشنبه 20 ارديبهشت 1399 زمان : 3:21
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

به تعبیر اصل اولیه اقتصاد، هیچ چیزی بدون از دست دادن چیز دیگری بدست نمی‌آید. یا به تعبیر ضرب المثل انگلیسی، ناهار مجانی وجود ندارد. بنابراین، رونق بیش از اندازه بورس، نمی‌تواند بدون هزینه‌های بالقوه باشد .

۱ . به استناد شواهد تاریخی معتبر مرتبط با بازارهای مالی جمع‌آوری شده در کتاب " جنون، هراس، سقوط"، بازار بورس مانند فواره آب است. در پس هر پرشی، سقوطی وجود دارد. دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد. شوق خرید با هدف کسب سود، موجب افزایش قیمت می‌شود. هراس ناشی از کاهش قیمت موجب عرضه سهام و افت و سقوط پی در پی قیمت می‌شود .

اینکه در چه زمانی چنین اتفاقی امکان وقوع دارد، دقیقا قابل تعیین نیست. ولی، بالا رفتن بیش از اندازه قیمت، قطع به یقین، سقوطی هم خواهد داشت؛

۲ . قانون ظروف مرتبطه می‌گوید بازارها به هم وصل‌اند. یا باید انتظار افزایش نرخ ارز و طلا و قیمت ملک را در آینده، در حد و حدود میزان بازده بورس داشت، یا اینکه این میزان رشد بورس لاجرم باید با رشدی منفی همراه شود؛

۳ . حفظ گرمی‌بازار بورس مستلزم عملکرد قوی بخش واقعی اقتصاد بخصوص شرکت‌ها و صندوق‌های عرضه کننده سهام است. اگر ارزش حال میزان سودی که به هر سهم در آینده تعلق خواهد گرفت کم‌تر از قیمت خرید یا کم‌تر از میزان سود در بازارهای دیگر باشد، در این‌صورت صف‌های خرید به صف‌های فروش تبدیل خواهد شد؛

۴ . اگر در سال گذشته، به‌دلیل افزایش نرخ دلار و تجدید ارزیابی دارایی‌های شرکت‌ها و همین‌طور تراز مالی قوی شرکت‌های صادراتی پتروشیمی‌و نفتی و فلزی، انتظار افزایش قیمت شاخص کل سهام می‌رفت، این انتظار با توجه به تحریم این شرکت‌ها و در نتیجه احتمال کاهش صادرات آن‌ها نمی‌رود. بنابراین، افزایش تند شاخص سهام منطقی به نظر نمی‌رسد؛

۵ . یک دلیل رونق بازار بورس ترکیب نقدینگی وارد شده بر حسب شخصیت‌های حقیقی و حقوقی است. دومی‌وزن بالایی دارد و بنابراین با ورود به بازار، تنور آن را بیش‌تر گرم‌ می‌کند. مالکیت‌های تو در تو یا ضرب‌دری شرکت‌ها به علاوه‌ی قدرت مالی موسسات و شرکت‌های عمومی، نقش مهمی‌در این میان دارند. نوع مالکیت کمک می‌کند تقاضا برای سهام به‌صورت اهرمی‌(با مسامحه) ظاهر بشود. امّا، در تحلیل نهایی، آنچه طول عمر چنین بازی را تعیین می‌کند ترازهای مالی شرکت‌‌ها در آینده است. اگر ناچار از فروش دارایی سهامی‌برای پوشش مخارج بشوند، بورس سقوط خواهد کرد؛

۶ . یکی از اهداف دولت در سال جاری فروش اموال عمومی‌مازاد از جمله زمین و ملک است. اگر قیمت این دارایی‌‌ها برای ایجاد جذابیت پایین باشد، تبدیل سهام به مستغلات دور از انتظار نخواهد بود .

با این توضیحات مختصر :

۱ . با توجه به تمایل دولت برای تامین مالی شرکت‌های مادر از طریق عرضه سهام و همین‌طور پوشش کسری بودجه از طریق عرضه آینده‌ی اوراق قرضه، انتظار می‌رود مکانیسم ایجاد جذابیت از طریق تقاضاهای اهرمی‌فعال بماند. بنابراین، ریسک رشد منفی شاخص کل سهام، فعلا وجود ندارد؛

۲. اما، با طولانی شدن زمان، این ریسک ظاهر و رفته رفته بیش‌تر خواهد شد. چرا که از سویی با توجه به میزان تورم نمی‌توان نرخ سود بانکی را دوباره کاهش داد و از سوی دیگر ممکن است عملکرد واقعی شرکت‌ها اجازه‌ی درگیر شدن در تقاضاهای اهرمی‌برای سهام یکدیگر را ندهند. همین‌طور، واگذاری‌ دارایی‌های مستغلاتی دولت هم هست.

۹۹/۰۲/۱۷ موافقین ۰ مخالفین ۰

مجتبی کریم آقایی

برچسب ها
بازدید : 340
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 23:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

وجوه مختلف حباب

اقتصاددانان بسته به اینکه از ابزارهای مکتب اقتصاد ریاضی استفاده کرده باشند یا ابزارهای مکتب اقتصاد ادبی، پدیده حباب بازار سهام را با رویکردهای متفاوت و به شیوه‌های مختلفی توضیح داده اند. اگرچه آرا و نتیجه گیری‌های این دو مکتب از خیلی جهات با یکدیگر همپوشانی دارند، جالب توجه است که باز هم نمایندگان دو طرف چندان به کار یکدیگر ارجاع نمی‌دهند .

در بافت ریاضی از اصطلاح حباب قیمت دارایی استفاده می‌شود، حال آنکه در تحلیل‌های اقتصاد ادبی استفاده از شکل بی قید و شرط وازه حباب ارجحیت دارد. به همین دلیل، در دایره المعارف مالی با عنوان واژه نامه تخصصی جدید پولی و مالی انتشارات پال گریو دو تعریف عمیقا متفاوت و نامرتبط در این زمینه ارائه می‌شود .

بر اساس این تعاریف، حباب قیمت دارایی عبارت است از اختلاف بین ارزش واقعی و ارزش ثبت شده واقعی سهام (گیلز ۳۸ و لوری ۳۹ ۱۹۹۲)، حال آنکه در تفسیر اقتصاد ادبی، حباب پدیده اقتصادی وسیع تری است که در آن، انتظارات سرمایه گذاران مبنی بر افزایش آتی قیمت‌ها، به طور مداوم افزایش قیمت سهام را تحریک می‌کند .

در تفسیر اقتصاد ادبی، پیامدهای اقتصادی کلان نیز مدنظر قرار میگیرد (کیندلبرگر ۱۹۹۱). با وجود تفاوت بافتها، در پیش زمینه هر دو تعریف پدیده واحدی یافت می‌شود که همان فاصله گرفتن قیمت سهام از ارزش بنیادی است.

حبابهای عقلانی در مقابل حبابهای سفته بازی

مدل‌های اقتصادی با فرض رفتار عقلانی کارگزاران بازار، حبابها را به دو دسته تقسیم می‌کنند. هنگامی‌که قیمت بازار دارایی از ارزش بنیادی آن بیشتر باشد، صحبت از حباب عقلانی به میان می‌آید، اگرچه انتظارات عقلانی بازیگران بازار می‌تواند این قیمت را موجه جلوه دهد. در این حالت، قیمت بنیادی به مثابه لنگری برای قیمت واقعی عمل می‌کند (سورنت، ۲۰۰۳) که به آن متصل است .

از سوی دیگر، اگر قیمت بازار و ارزش بنیادی بیش از حد از یکدیگر فاصله داشته باشند و در عالم واقع درآمد سود سهام از قیمت فعلی بازار حمایت نکند (گیلز و لوری ۱۹۹۲؛ برانرمییر ۲۰۰۱) صحبت از حباب سفته بازی به میان می‌آید. جدایی قیمت بازار از ارزش بنیادی اغلب بدان معناست که رشد مؤلفه حباب از رشد نرخ بهره سریع تر است. در اینجا مسئله مهم و حیاتی این است که آیا میتوانیم شرط واضحی بیابیم که این دو نوع حباب را از یکدیگر تفکیک کند، به عبارت دیگر آستانه بحرانی فاصله قیمت بازار از ارزش بنیادی کجاست .

حباب‌های قیمت دارایی تنها هنگامی‌در حضور انتظارات عقلانی شکل می‌گیرند که سهام بلوغ مشخصی نداشته باشد، زیرا در آن حالت کارگزاران عقلانی می‌توانند قیمت فعلی سهم را از روی قیمت بلوغ آن محاسبه کنند. در چنین شرایطی، مظنه واقعی این دارایی‌های مالی همیشه با ارزش بنیادی آنها برابر خواهد بود. بنابر این، اولین شرط این خواهد بود که دارایی‌های مالی عاری از بلوغ باشند که این موضوع در مورد سهام مصداق دارد .

اگر قیمت سهام موقتا از ارزش بنیادی فاصله بگیرد، آنگاه به تعبیر بلنکرد (۱۹۷۹) حباب عقلانی شکل می‌گیرد. مدل بلنکرد (۱۹۷۹) فرض را بر انتظارات عقلانی و عدم واسطه گری می‌گذارد. در چنین شرایطی، اگر چه کنشگران بازار متوجه فاصله گرفتن قیمت‌ها از ارزش بنیادی می‌شوند، باز هم افزایش قیمت بیشتری را انتظار دارند. از آنجا که در بازار هیچ وقت تضمینی نیست که قیمت‌ها در آینده تعدیل شوند، حباب همچنان باد می‌کند تا زمانی که در چارچوب زمانی مشخصی از درون میترکد و این فرآیند از نو آغاز می‌شود .

مدل ارائه شده توسط فروت و ابتسفلد (۱۹۸۹) با استفاده از داده‌های بازار سهام ایالات متحده نشان می‌دهد که نوسانات قیمت عمدتا در عوامل درونی ریشه دارد (بی ثباتی سود سهام)، اما اختلافشان را به هیچ روشی نمی‌توان پیش بینی کرد. مقاله مذکور همچنین به این مشکل اشاره دارد که با فرض آربیتراز نامحدود ده و عقلانی بودن کامل بازیگران، حبابی تشکیل نمی‌شود .

در مدل‌های حباب عقلانی، تعداد نامحدودی نقطه تعادل تعیین میشود که تعادل بنیادی تنها یکی از آنها است. با این حال، تشخیص معادله فعلی بازار غیرممکن است (ولر ۱۹۹۳). در واقع، در این مدل‌ها نمی‌توان شرایط لازم برای شکل گیری و ترکیدن حباب‌ها را تعیین کرد. مطالعه تایرول (۱۹۹۲) نشان داد که با فرض انتظارات عقلانی و تعداد شرکت کنندگان محدود، حبابی نمیتواند در حالت تعادل بازار وجود داشته باشد. اگر تک تک کنشگران بازار به اختلاف قیمت فعلی سهام با ارزش بنیادی پی ببرند، تنها راهبرد کاملا منطقی آنها فروش فوری سهام است .

اما اگر تعداد بازیگران بازار محدود باشد، همه این بازیگران امکان ترک بازار را در آن سطح قیمت ندارند، بنابراین یا با افت یکباره قیمت سهام، حباب از بین خواهد رفت یا اینکه برخی سرمایه گذاران ناگزیر ضرر خواهند کرد. حالت دوم، زمانی اتفاق می‌افتد که یکی از کشنگران بازار سرمایه خود را در قیمت فعلی به نقدینگی تبدیل نکند و ترجیح دهد دارایی خود را به مدت نامحدود نگه دارد. هرچند تعداد بازیگران کم در بازار می‌تواند حاکی از محدود بودن تقاضای بازار نیز باشد. اگر این دانش بین تمام بازیگران به اشتراک گذاشته شود، حبابی شکل نخواهد گرفت یا اینکه به سرعت از بین خواهد رفت. در بافت بازارهای سهام کامل و عقلانی، حبابی نمی‌تواند وجود داشته باشد .

ایراد رویکرد ارائه شده در بالا، فرض ضمنی آن مبنی بر عرضه کامل اطلاعات است. این وجه (یعنی مسئله اطلاعات) مستلزم بررسی بیشتر است، زیر مواردی که تا اینجا مورد بحث قرار گرفت احتمال شکل گیری و دوام حباب را اثبات نمی‌کنند .

تا اینجای بحث، وجود حباب بخشی از دانش مشترک بازیگران بازار بود که به طور ضمنی بر دسترسی آنها به میزان اطلاعات محدود (متقارن) را نشان می‌داد. اگر این محدودیت را حذف کنیم، کنشگران بازار همچنان عقلانی باقی خواهند ماند، اما تصمیمات خود را بر مبنای اطلاعات متفاوت (نامتقارن) خواهند گرفت...

حباب‌های مورد انتظار و حبابهای قوی

آلن، موریس و پستلیویت (۱۹۹۳) ترجیح می‌دهند در مدل خود به جای حبابهای عقلانی و حبابهای سفته بازی، حباب‌ها را بر مبنای فاصله بین قیمت فعلی و ارزش بنیادی، به دو دسته حباب‌های مورد انتظار و حبابهای قوی تقسیم کنند. البته این تقسیم بندی‌ها اختلاف چندانی با هم ندارند .

حباب مورد انتظار زمانی شکل می‌گیرد که کنشگران بازار بدانند قیمت سهام، بالاتر از ارزش بنیادی است؛ اما باز هم افزایش بیشتری را انتظار داشته باشند. برانرمییر (۲۰۰۱) تاکید دارد که در این مورد، ارائه تعریفی برای ارزش بنیادی دشوار است؛ اگرچه در مقایسه با تقسیم بندی قبلی، در اینجا میتوان شرایط دیگری را نیز برای تفکیک این دو گروه حباب در نظر گرفت :

اولین شرط شکل گیری حباب مورد انتظار این است که بازار در شرایط بهینه پارتو که نباشد؛ یعنی تراکنش بیشتر باعث بهبود تخصیص منابع شود .

شرط دوم، این است که کشنگران بازار باید در آینده محدودیت فروش کوتاه مدت داشته باشند. این دو شرط برای تشکیل حباب مورد انتظار، هم لازم و هم کافی است .

اگر سود سهام آتی، قیمت فعلی را توجیه نکند، پای حباب قوی به میان می‌آید. با این حال، به عمل در آوردن این شرط مشکل است، زیرا بیشتر اوقات نمی‌شود از قبل درآمد شرکت‌ها را دقیقا پیش بینی کرد. با فرض این که تخمین سود سهام آتی امکان پذیر باشد، حباب قوی زمانی شکل می‌گیرد که کنشگران بازار افزایش مفرط قیمت‌ها را احساس کنند، اما تصورشان این باشد که دیگران متوجه این موضوع نشده اند. شرط بعدی این است که کنشگران بازار به اطلاعات اختصاصی دسترسی داشته باشند و این زمانی شدنی است که حداقل بتوان تصدیق کرد آنها از تمامی‌تراکنش‌ها خبر ندارند .

برانر مییر (۲۰۰۱) همچنین خاطرنشان می‌سازد که برای تحقق این شرط حداقل باید سه بازیگر در بازار حضور داشته باشند .

با وجود این، اگر یکی از کنشگران بازار به لحاظ کمی‌و کیفی اطلاعات مناسبی در اختیار نداشته باشد، حتی با وجود انتظارات عقلانی نیز ممکن است "اثر گله وار" بروز یابد که به فاصله گرفتن قیمت سهام از ارزش بنیادی منجر خواهد شد. اگر کنشگران بازار به جای اطلاعات اختصاصی خود، تصمیمات قبلی دیگران را مبنای تصمیم گیری قرار دهند، ممکن است آبشار اطلاعاتی و به وجود آید. در مدل بانرجی (۱۹۹۲) اگر دو شرکت کننده اول تصمیم واحدی بگیرند، تصمیم بهینه برای بازیگران دیگر نیز تقلید از رفتار ایشان خواهد بود .

اگر تصمیم اصلی بر اساس نشانه‌های غلطی که بازیگران دریافت کرده اند گرفته شود، توده تصمیم گیرندگان نیز در جهت اشتباه حرکت خواهند کرد، حال آن که اگر نشانه‌های دریافتی درست باشد عکس این مطلب صادق خواهد بود .

در مدل کنت و بوشو (۱۹۹۸) که بازیگران تصمیماتشان را همزمان اتخاذ می‌کنند، حرکت گل ہ وار نیز به همین ترتیب عمل می‌کند. در مطالعه آنها، اثر گله وار به توزیعات به اصطلاح دمکلفت ۶۴ مربوط می‌شود که معرف بازده بازار سهام اند. اثر گله وار هنگامی‌پدید می‌آید که بازیگران بازار تصمیمات دیگران را اطلاعات بیرونی که خودشان به حساب نیاورند. در اینجا نیز عقلانیت کامل شرکت کنندگان، مانع تشکیل حباب خواهد شد. در این زمینه همچنین باید فرض را بر آن گذاشت که کنشگران بازار از تصمیمات دیگر بازیگران- حتی آن دسته از بازیگرانی که شهرت حرفه‌‌‌ای بالایی دارند- تقلید نمی‌کنند. به عبارت دیگر، این شرط بدان معناست که استاد یا خبره‌هایی در بازار سهام وجود ندارند که تصمیماتشان -صرف نظر از عملکردشان- رفتار بازار را تحت تأثیر قرار دهد .

تا زمانی که هر یک از سرمایه گذاران تصمیمات خود را کاملا مستقل از دیگر سرمایه گذاران نگیرد، رفتار گله وار ناگزیر اتفاق خواهد افتاد. در آن صورت، على رغم عقلانی بودن خود تصمیم، مجموع تصمیمها رفتاری غیرعقلانی خواهد بود. اینکه سرمایه گذاران تا چه حد از یکدیگر تقلید کنند نیز تابعی از میزان اعتماد به توانایی‌ها و اطلاعات خودشان در مقایسه با دیگران است. هرچند به منظور بررسی این امر، تحلیل رفتار کارگزاران بازار ضروری است، زیرا رفتار گله وار را نمی‌توان از الگوهای رفتاری عقلانی استنباط کرد...

بازدید : 465
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 23:24
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

Economy Scientific Society  of Shiraz Azad University

گفتگو و کار در مورد حذف چهار صفر از پول ملی در شرایط حاضر چیزی شبیه تجویز جراحی زیبایی برای بیمار مبتلا به سرطان است .

دوستان صحبت از کاهش هزینه‌های حسابداری بر اثر این تغییر می‌کنند که در میان مدت حرف صحیحی است . البته در کوتاه مدت این اقدام، با توجه به لزوم اصلاح ارقام آمارها و صورتها مالی سالهای گذشته، برای مقایسه پذیر شدن، هزینه زاست و شانس خطا هم در دوران تغییر، در محاسبات مالی بالا می‌رود. اما به طور کلی، در مقیاس ناکارآمدی‌های نظام اقتصادی ایران، این اعداد و ارقام خنده آور است .

در ایران ،دولت تقریبا هم اندازه تولید ناخالص داخلی نومینال، سوبسید پیدا و پنهان توزیع می‌کند؛ و این سوبسید در برخی حوزه‌ها همچون آب و انرژی، علاوه بر ایجاد ناکارآمدی اقتصادی شدید، اثرات مهمی‌بر ناپایدار کردن زیست بوم ایران دارد؛ که بهای آن را نسلهای بعدی به سختی خواهند پرداخت .

ای فقط یک قلم از مشکلات حاد ماست و حالا در میان فهرست مطول مشکلات ناکارامدی کشور، چرا دوستان نگران هزینه‌های حسابداری به دلیل وجود صفرهای اضافه شده اند؟ !

- انگار در انباری که شتر با بارش در آن گم می‌شود؛ شما برای افزایش دقت انبارداری، واحد اندازه گیری ارزن ورودی انبار را، از کیلوگرم به دانه تغییر دهی !

- در کوتاه مدت هم، اثر حذف چهار صفر از پول ملی، با گرد شدن قیمتها به سمت بالا، اثر تورمی‌خواهد بود . اما در مجموع این فعالیت یک کار غیرضروری و نمایشی است که هیچ اثر و ارزش واقعی در اقتصاد کشور ندارد و امیدواریم مسئولان به جای ادامه این مسیر مخرب بازی با اعداد، به فکر حل مشکلات واقعی اقتصاد ایران باشند.

۹۹/۰۲/۱۶ موافقین ۰ مخالفین ۰

مجتبی کریم آقایی

تعداد صفحات : 3

آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 8
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 58
  • بازدید کننده امروز : 57
  • باردید دیروز : 15
  • بازدید کننده دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 102
  • بازدید ماه : 1300
  • بازدید سال : 6531
  • بازدید کلی : 67647
  • کدهای اختصاصی